جام الست

ساخت وبلاگ

1- ایام فاطمیه از چه تاریخی شروع ودر چه تاریخی تمام می شود؟

دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.

بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.
بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.

و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.
اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

 

2- چرا در تقویم ها تا سال 1371 به جای شهادت، وفات حضرت زهرا (س) نوشته بود؟

شهادت حضرت زهرا (س) در اثر جنایاتی که علیه ایشان، بعد از پیامبر (ص) صورت گرفت، مساله ای روشن و شفاف است و ادله تاریخی اثبات کننده این امر به اندازه کافی واضح هستند. و هر کس بخواهد حقیقت را بیابد، کافیست لحظه ای تامل کند که چرا محل دفن ایشان، مشخص نیست؟

اما علیرغم روشن بودن این مساله، بهانه جویی هایی جهت آبرو سازی، برای جانیان این ماجرا صورت می گیرد که نوع همین بهانه جویی ها، نیز می تواند حقیقت را نشان دهد که نهایت سعی و تلاش برای کتمان حقیقت، در چه سطحی متبلور می شود.

در اینجا فرض می کنیم که هیچ دلیل معتبر تاریخی و ... وجود ندارد و تنها ملاک چند تقویم است، اما آیا کلمه وفات، می تواند دلیل نفی کننده شهادت باشد؟ در ذیل موارد متعددی از به کاربردن کلمه وفات، برای کسانی که در شهادت آنها تردیدی وجود ندارد را نقل می کنیم:

1- وفات امام حسین علیه السلام در روایات

طبرسى در الإحتجاج مى‌نویسد: «محمد بن الحنفیة بعد وفاة أخیه الحسین صلوات الله علیه» {الطبرسی، أبی منصور أحمد بن علی بن أبی طالب (متوفای 548هـ)، الاحتجاج، ج 2، ص 136، تحقیق: تعلیق وملاحظات: السید محمد باقر الخرسان، ناشر: دار النعمان للطباعة والنشر - النجف الأشرف، 1386 - 1966 م.}

و ابن شهرآشوب مى‌نویسد:« رسول خدا صلى الله علیه وآله درباره امام حسین علیه السلام فرمود: «أما ان أمتی ستقتله فمن زاره بعد وفاته كتب الله له حجة من حججی _ آگاه باشید كه امتم حسین را مى‌كشند، پس هر كس پس از وفاتش او را زیارت كند، خداوند ثواب یك حج از حجهاى مرا براى وى مى‌نویسد». {ابن شهرآشوب، شیر الدین أبی عبد الله محمد بن علی المازندرانی (متوفای588 هـ)، مناقب آل أبی طالب، ج 3، ص 272، ناشر: المكتبة والمطبعة الحیدریة ـ النجف، 1345هـ.}

2- وفات امیر المؤمنین علیه السلام در روایات شیعه و سنی:

«وكان مع أخیه الحسن بعد وفاة أبیه علیهم السلام عشر سنین وبقى بعد وفاة أخیه الحسن علیه السلام إلى وقت مقتله عشر سنین _ امام حسین علیه السلام، پس از شهادت پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن علیه السلام و ده سال پس از ایشان زندگى كرد»{الأربلی، أبى الحسن علی بن عیسى بن أبی الفتح (متوفای693هـ)، كشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 250، ناشر: دار الأضواء بیروت، الطبعة: الثانیة، 1405هـ‍ 1985م؛}

در روایات اهل سنت نیز در باره امیر مؤمنان علیه السلام از كلمه «وفات» استفاده شده است: «عن عمرو بن حبشی قال خطبنا الحسن بن علی بعد وفاة علی فقال لقد فارقكم رجل بالأمس لم یسبقه الأولون بعلم....» {إبن أبی شیبة الكوفی، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفای235 هـ)، الكتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج 6 ص 371 و ج 7، ص 476، تحقیق: كمال یوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الأولى، 1409هـ؛}


«وخرج عبید الله بن العباس بن عبد المطلب إلى الناس بعد وفاة علی ودفنه فقال: إن أمیر المؤمنین رحمه الله تعالى قد توفی براً تقیاً، عدلا مرضیاً...» {البلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر (متوفای279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1 ص 383.

3- وفات حمزه سید الشهداء در روایات:

حضرت حمزه عموى رسول خدا، در میان شیعه و سنى به «سید الشهداء» مشهور است، در عین حال در باره او از كلمه «وفات» استفاده شده است:

منها بعد وفاة حمزة بن عبد المطلب ورسول الله... {العاصمی المكی، عبد الملك بن حسین بن عبد الملك الشافعی (متوفای1111هـ)، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، ج 1 ص 426، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمیة.}

4- وفات عثمان در روایات اهل سنت:

عثمان بن عفان، در زمان خلافتش توسط صحابه رسول خدا كشته شد، اهل سنت او را شهید مى‌دانند؛ اما در عین حال در باره او از كلمه «وفات» استفاده كرده‌اند:

ذكر وفاة عثمان بن عفان رضی الله عنه (47 ق هـ 35هـ). {ابن الجوزی، أبو الفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفای 597 هـ)، الثبات عند الممات، ج 1ص 101، تحقیق: عبد الله اللیثی الأنصاری، ناشر: مؤسسة الكتب الثقافیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1406هـ.}
نتیجه:
وفات كلمه‌اى است عام كه هم شامل مرگ طبیعى و هم شامل شهادت مى‌شود؛ زیرا در بسیارى از موارد حتى در كتاب‌هاى معتبر، نسبت به شهادت امام حسین، امیر مؤمنان، جعفر طیار علیهم السلام و همچنین در باره خلیفه دوم و سوم نیز كلمه وفات به كار رفته است.

 

3- علت احیای فاطمیه چیست و چه سودی برای ما دارد؟

قطعاً تمام آثار و برکاتی که در رابطه با برپایی مجالس عزادرای اهل بیت عصمت و طهارت(ع) وجود دارد، در برپایی مجالس عزای سیدة النساء العالمین حضرت زهرای اطهر(س) نیز وجود دارد. ما با شرکت در این مراسمات یا برگزاری آنها، خود را به اهل بیت پیامبر (ص) نزدیک تر می کنیم، مناقب و کمالات آنها را بیشتر می شناسیم و وظیفه خود در محبت اهل بیت (علیهم السلام) را انجام می دهیم:

«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏[شوری/23] بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست‏داشتن نزدیكانم [اهل بیتم‏]»

این مجالس، مجالسی است که معارف دینی را نشر می دهد، و انسان را در پیمودن مسیر الهی کمک می کند. خصوصا که تضرع و گریه در مصائب اهل بیت، پلیدی های دل را می شوید و اثر گناهان در ایجاد قساوت را رفع می کند. و حضور در این مراسمات، خود نشانه ای از تقوا است:

«مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[حج/32] هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، این كار نشانه تقواى دلهاست.»

همچنین باید به اثر عظیم این مجالس، در تبلیغ حق توجه داشت. تمام مصائبی که حضرت زهرا(س) تحمل نمودند، در جهت احیای مسیر صحیح توحید بود. مسیری که بعد از پیامبر(ص) عده ای آن را به انحراف کشاندند. اما حضرت زهرا(س) با ایستادگی خود، و نثار جانش، کوشید تا چراغی در تاریخ روشن کند که تمام جویندگان حقیقت، آن را بیابند.

از همین رو می بینیم که باطل پیشگان، چقدر از برپایی این مراسمات خشمگین می شوند و سعی در بی رونق کردن آن می کنند و در این راه از انواع ترفندها مثل شبهه پراکنی و ... استفاده می کنند. آنها سعی می کنند چراغ مسیر هدایت را خاموش کنند، تا کفر و نفاق مسیر انحراف پوشیده ماند، اما خدای متعال اراده کرده است که نور حقیقت همه جا را فراگیرد:

«یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ[توبه/32] آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز این نمى‏ خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند.»
 

4-چرا باید امام علی در برابر هجوم اعراب به منزل ایشان ساکت باشد؟
یكی از بخش های مهم زندگانی امام علی(ع) سكوت 25 ساله او در برابر خلفای سه گانه است. رویكرد سیاسی و سكوت امام در برابر خلفا بدان معنا نیست كه امام به دفاع از حق خود نپرداخته و خلفا را تأیید می كرد، بلكه سكوت امام در راستای حفظ وحدت اسلامی[1]، حفظ دین[2] و فراهم نبودن شرایط قیام بود.[3]

سكوت امام علی(ع) در برابر شكنجه حضرت زهرا(س) نیز در راستای همان سكوت 25 ساله امام شكل گرفته است. بی تردید علی(ع) یكی از شجاع ترین انسان‌ها بود و عدم دفاع امام مبتنی بر ترس از مرگ و یا بی اعتنایی در برابر شكنجة حضرت زهرا(س) نبود بلكه سكوت امام بدان جهت بود كه شرایط دفاع فراهم نبود و امام قدرت لازم برای احقاق حقوق از نظر اجتماعی و یاران را نداشت.

در این جا لازم است كه نحوة بیعت گرفت از امام و هجوم افراد حكومت به خانة علی(ع) بیان شود، تا معلوم گردد كه از علی(ع) قدرت دفاع سلب شده و شرایط لازم برای قیام فراهم نبوده است.

بعد از شكل گیری سقیفه، عمر به همراه برخی افراد دیگر به دستور ابابكر به خانة علی(ع) هجوم بردند تا از حضرت و تعداد كمی كه متحصن شده بودند، بیعت گیرند.[4]

مأموران خلیفه خطاب به متحصّنان گفتند: هرچه زودتر خانه را ترك كنند، ‌ولی آنان از خانه بیرون نیامدند. در این هنگام مأمور خلیفه هیزم خواست تا خانه را بسوزاند.[5]

ابن عبد ربه اندلسی می نویسد: "خلیفه به عمر مأموریت داد كه متحصنان را از خانه بیرون كند واگر مقاومت كردند، با آنان بجنگد. از این رو، عمر آتشی آورد كه خانه را بسوزاند.

در این موقع با فاطمه روبه برو شد. دخت پیامبر به او گفت: فرزند خطّاب، آمده ای خانة ما را به آتش بكشی؟ وی گفت: آری، مگر این كه همچون دیگران با خلیفه بیعت كنید.[6] مأمور خلیفه آتشی بر افروخت و پس فشاری به در آورد و وارد خانه شد، ولی با مقاومت فاطمه رو به رو گردید.[7]

برخی از مورخان شیعی نوشته اند كه متأسفانه عوامل حكومت با وضع دلخراش و دردناك حضرت علی(ع) را به مسجد بردند، كه چهل سال بعد، معاویه آن را به صورت طعن و انتقاد نقل می كند.[8] معاویه خطاب به علی(ع) گفت: تا آن جا كه دستگاه خلافت تو را مهار كرده و همچون شتر سركش برای بیعت به طرف مسجد كشاندند.[9]

یعنی نه تنها در مورد حضرت فاطمه(س) بلكه حتی نسبت به خودش هم قدرت دفاع از حضرت سلب شده بود.

شكنجه حضرت زهرا(س) آن چنان بر امام سخت گذشت كه امام علی(ع) بارها اظهار ناراحتی نمود تا آن جا كه فرمود: "بدترین درد آن است كه همسر كسی شكنجه شود و شوهرش نتواند دفاع نماید".

البته قدرت دفاع نداشتن،‌ به معنای ضعف و ترس حضرت نیست، بلكه مقصود این است كه به خاطر مصالحی، در موضوع حق حاكمیت بر مسلمانان كه بزرگترین حق حضرت علی(ع) و حق مردم مسلمان بود، سكوت كرد، در مسایل شخصی مانند شكنجه حضرت زهرا و شكنجه خود حضرت نیز سكوت كرد. و این روش امامان دیگر نیز بوده است كه در مسئلة مصالح اسلام و مسلمانان از بسیاری از حقوق خود گذشته و حتی جان خود را فدا نموده و بعضاً راضی شدند كه خانواده شان اسیر شود.

جای تردید نیست كه رحلت پیامبر گرامی(ص)، جامعه اسلامی را با ضایعه‏ای بسیار دردناك و بزرگ روبه‏رو ساخت. این رخداد غم‏بار، فرصتی بود تا دشمنان داخلی و خارجی، كینه‏های خود را اظهار كرده به اسلام ضربه بزنند. بنابراین، رسالت امیر مؤمنان و دیگر یاران پیامبر كه 23 سال پیامبر را یاری كرده بودند، بسیار خاص بود. در چنین موقعیّتی علی(ع) چه راهی را می‏توانست برگزیند؟ حضرت یا باید شمشیر برمی‏داشت كه نتیجه‏اش اختلاف، و نابودی اسلام و زحمات 23 ساله رسول مكرّم(ص) بود یا سكوت می‏كرد و از حقّ خود چشم می‏پوشید.

علی(ع) فردی نبود كه فقط به مصالح خودش بنگرد ، او به حفظ و گسترش اسلام می‏اندیشید. اگر حضرت امیر(ع) در آن ایّام به شمیشر دست می‏برد، با توجّه به نو پا بودن اسلام و مكتب رسول خدا نابود می‏شد.

علی(ع) در حدیثی می‏فرماید: «شما خود می‏دانید من از همه برای خلافت شایسته‏ترم. به خدا سوگند!مادامی كه كار مسلمانان رو به راه باشد، و فقط بر من جور و جفا شده باشد، مخالفتی نخواهم كرد».[11]

اتّحاد مسلمانان از آرزوهای امام بود. حضرت می‏دانست كه آیین اسلام بر پایه اتّحاد مسلمانان حفظ خواهد شد؛ بنابراین با هر آن چه ممكن بود این اتّحاد را بر هم زند، مقابله می‏كرد،بدین سبب از حقّ مسلّم خود گذشت. گرچه اتّفاق‏ها فقط به چشم‏پوشی از حق پایان نپذیرفت و نه تنها به اهل بیت او بی‏احترامی شد، بلكه درباره خود حضرت(ع) نیز ادب را رعایت نكردند، و او را از منزلش با بی‏احترامی برای بیعت به مسجد بردند، اما وی به سبب وضعیّت خاصّ زمان،شمشیر از نیام برنكشید.

خود حضرت درخطبه سوم نهج البلاغه می فرماید:

« وطَفِقْتُ اَرْ تَإی بَیْنَ اَنْ اَصولَ بِیَدٍ جَذّاءَ ساَوْ اَصْبِرَ عَلی طَخْیَةٍ عَمْیاءَ. یَهْرَمُ فیهَا الْكَبیرُ وَ یَشیبُ فیهَا الصَّغیرُ وَ یَكْدَحُ فیهَا مُؤْمِنٌ حَتّی یَلْقی رَبَّهُ، فَرَایْتُ اَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا اَحْجی، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَدْیً وَ فِی الْحَلْقِ شَجیً.» (نهج‏البلاغه، خطبة 3)

در اندیشه فرو رفتم كه میان دو راه كدام را برگزینم؟ آیا با كوته دستی قیام كنم، یا بر تاریكی ای كور صبر كنم، تاریكی ای كه بزرگسال در آن فرتوت می شود و تازه سال پیر می گردد و مؤمن در تلاشی سخت تا آخرین نفس واقع می شود. دیدم صبر بر همین حالت طاقت فرسا عاقلانه تر است، پس صبر كردم درحالی كه خواری درچشم و استخوانی در گلویم بود.

ابن ابی الحدید می نویسد: " در یكی از روزهایی كه علی(ع) عزلت گزیده دست روی دست گذاشته بود، بانوی گرامی فاطمه زهرا(س) او را به قیام و نهضت و بازستانی حق خویش تحریك كرد. در همان هنگام صدای مؤذن به ندای "أشهد أنّ محمد محمداً رسول الله" بلند شد. امام رو به همسر گرامی خویش كرد و گفت: آیا دوست داری كه این صدا روی زمین خاموش شود؟ فاطمه گفت: هرگز. امام فرمود:‌ پس راه همین است كه پیش گرفته ام.[14]

مظلومیت علی(ع) به حدی است كه زهرای مرضیه(س) صدمات و لطمات را به خاطر دفاع از حق مسلّم امام (ع) به جان خرید. امام علی(ع) می داند قدرت ندارد تا پیروز شود، و اگر حمله كند جنگ داخلی شروع می شود. آن زمان آغاز اسلام بود و چه بسا بر اثر جنگ داخلی اساس اسلام از بین می رفت. برای این كه اسلام محفوظ بماند حضرت در مقابل غصب خلافت و اهانت به همسر گرامیش صبر جان فرسا را متحمل گردید

عامل دیگر سكوت امیر مؤمنان(ع)، وصیّت رسول خدا بود كه فرمود: «یا اَبَا الْحَسَنِ اِنَّ الاْ ُمََّْ سَتَغدِرُ بكَ وَ تَنقُضُ عَهْدی، اِنَّكَ مِنّی بِمنزِلَِْ هارُونَ مِن مُوسی. فَقُلْتُ یا رَسُولَ الله؛ فَما تعهد انّی اِذ كان كَذلكَ فَقالَ اِن وَجَدْتَ اَعْواناً فَبادِرْ الیْهِمْ وَ جاهِدْهُمْ وَ اِنْ لَمْ تَجِدْ اَعْواناً فَكُفَّ یَدَكَ وَ اَحْقِنْ دَمَكَ حَتّی تَلْحَقَ بی مَظْلُوماً»;{12}

علی! امّت، پس از من بر تو جفا و مكر روا می‏دارند، و پیمان و وصیّت مرا درباره تو نقض می‏كنند اشاره به غدیر و وصایای دیگر رسول خدا درباره خلافت حضرت علی(ع) ) یا علی! تو برای من، مثل هارون برای موسی هستی. علی(ع) می‏گوید: عرض كردم یا رسول الله! در این هنگام وظیفه من چیست؟ حضرت رسول(ص) فرمود: اگر یاورانی یافتی، با عهدشكنان جهاد كن، و حقّ خود را بگیر و هر گاه یاوران و همراهان با تو نبودند، دست نگهدار و خون خود را حفظ كن تا روز ی كه مظلومانه به من ملحق شو[13]

پی نوشتها:

[1] نهج البلاغه، خطبة 72؛ سیری در نهج البلاغه، ص 182.

[2] شرح ابن ابی الحدید، ج 17 - 18، ص 107؛ سیری در نهج البلاغه، ص 182.

[3] الامامه و السیاسه، ص 15.

[4] الامامه و السیاسه، دنیوری، ج 1 - 2، ص 15 - 16؛ انساب الاشراف،‌ ج 2، ‌ص 267 - 269.

[5] تاریخ طبری، ج 3، ص 202، چاپ دائره المعارف.

[6] عقدالفرید، ج 4، ص 26؛ تاریخ ابی الغداء، ج 1، ص 156.

[7] سلیم بن قیس، ص 74.

[8] فروغ ولایت، ص 187.

[9] فروغ ولایت، ص 182، به نقل از شرح ابی الحدین، ج 15، ص 186.

[10] عزالدین حسینی زنجانی، شرح خطبه حضرت زهرا(س)، ج 2، ‌ص 332

[11].نهج‏البلاغه، عبده، نامه 62. نقل از فروغ ولایت، جعفر سبحانی، ص 167.

[12].بحارالانوار، علّامه مجلسی، ج 29، ص 419؛ احتجاج، طبرسی، ج 1، ص 89، دارالنعمان، به تحقیق سیدمحمدباقر خراسانی/

[13].المختصر، حسن بن سلیمان الحلی، ص 61، منشورات المطبعه الحیدریه؛ حلیْ الابرار، سید هاشم بحرانی، ص 64، مؤسّسْ المعارف الاسلامیه ،اوّل، 1411 ه’ ق ، و المسترشد، محمد بن جریر طبری، ص 364، مؤسسْ الثقافْ الاسلامیه

 

5- آیا غیرت و مردانگی علی (ع) اجازه می‌دهد که زهرا (س) در را برای مهاجمان باز کند؟

زهرا (س) یک زن پرده‌نشین (مخدره) است. پس چگونه با مردان رو به رو می‌شود؟
چرا در را حسنین، یا فضّه یا علی (ع) یا زبیر یا یکی از بنی‌هاشمی که در خانه بودند، باز نکردند؟

أوّلاً: آن چه كه از برخى از روايات استفاده مى‏شود: حضرت فاطمه سلام الله عليها نزديك در ورودى منزل نشسته بود و با ديدن عمر و همراهان وى، در را به روى آنان بست.
مرحوم عياشى در تفسير، شيخ مفيد در الإختصاص و... نوشته‌اند:

عمر گفت: برخيزيد تا پيش او (علي) برويم، پس ابوبكر، عمر، عثمان،‌ خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة،‌ ابوعبيد جراح، سالم مولى ابوحذيفة، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم، چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه آنان را ديد و لذا در را بست و شك نداشت كه بدون اجازه وارد نخواهند شد، عمر در را كه از شاخه‌هاي خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علي را بيرون آوردند در حالى كه كمرهاي خود را بسته بودند.
و در روايت سليم نيز آمده:

عمر آمد تا به خانه رسيد، فاطمه پشت در نشسته بود، سرش را بسته بود و بدنش از غم از دست دادن پدر نحيف و لاغر شده بود، عمر در را كوبيد و گفت: اى پسر ابوطالب! در را باز كن، فاطمه فرمود: اى عمر به ما چه كار دارى؟
ما را با مصيبتى كه گرفتارش شده‌ايم تنها بگذار. عمر گفت: در را باز كن وگرنه آن را به آتش مى‌كشم.
فاطمه فرمود: آيا از خداوند نمى‌ترسى كه وارد خانه ما مى‌شوي، عمر بازنگشت و آتش خواست و آتش را بر در خانه افكند و آن را سوزاند.
الهلالي، سليم بن قيس (متوفاي80هـ) كتاب سليم بن قيس، ص 864، تحقيق محمد باقر الأنصاري، ناشر: انتشارات هادى‏ ـ قم‏، الطبعة الأولي، 1405هـ.

ثانياً: حضرت صديقه شكى نداشت كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند ‏شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسى نشويد:
يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُيُوتًا غَير بُيُوتِكُمْ حَتىَ‏ تَسْتَأْنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا ذَالِكُمْ خَير لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ.
فَإِن لَّمْ تجدُواْ فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتىَ‏ يُؤْذَنَ لَكمُ‏ْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْكىَ‏ لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيم‏. النور / 27 و 28.
اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براى شما بهتر است شايد متذكّر شويد!
و اگر كسى را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براى شما پاكيزه‏تر است و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است!.
همسران رسول خدا (ص) و باز كردن دَر براي نامحرم:
نگاهى به روش پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم در موضوع مورد بحث، بهترين دليل بر محكوميت شبهه انگيزان است؛ چرا كه موارد گوناگونى در كتاب‌هاى شيعه و اهل سنت وجود دارد كه رسول خدا صلى الله عليه وآله به همسرانش اجازه مى‌داد تا درب خانه را به روى ديگران ( نا محرمان ) باز كنند.
الف: امّ سلمه و باز كردن دَرِ خانه براي علي (عليه السلام):
عن علقمة عن عبد الله قال خرج رسول الله ( صلى الله عليه وسلم ) من بيت زينب بنت جحش وأتى بيت أم سلمة فكان يومها من رسول الله ( صلى الله عليه وسلم ) فلم يلبث أن جاء علي فدق الباب دقا خفيفا فانتبه النبي ( صلى الله عليه وسلم ) للدق وأنكرته أم سلمة فقال رسول الله ( صلى الله عليه وسلم ) قومي فافتحي له
رسول خدا (ص) از خانه زينب دختر جحش بيرون آمد و وارد خانه امّ‌سلمه شد؛ چون آن روز نوبت آمدن آن حضرت به خانه وى بود، مدتى نگذشته بود كه علي آهسته دقّ الباب كرد، رسول خدا (ص) بيدار شد، امّ‌سلمه پاسخ نداد، پيامبر فرمود: بلند شو و در را باز كن....
ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 42، ص 470، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995
الرافعي القزويني، عبد الكريم بن محمد (متوفاي623 هـ)، التدوين في أخبار قزوين، ج 1، ص 89، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت تحقيق: عزيز الله العطاري، 1987م.
ب: عائشه به دستور رسول خدا (ص) دَر را براي علي (ع) باز كرد:
نماز صبح را با رسول خدا (ص) خواندم، با آن حضرت از مسجد بيرون آمدم، اگر جايى مى‌رفت به من خبر مى‌داد و هنگامى كه دير بر مى‌گشت سراغ وى مى‌رفتم تا مطلع شوم؛ چون دورى او را نمى‌توانستم تحمل نمايم، فرمود: به خانه عائشه مى‌روم، من نيز نزد فاطمه رفتم و در كنار حسن و حسين همه خوشحال بوديم، سپس به طرف خانه عائشه رفتم و دَر زدم، گفت: كى هستى؟
گفتم: علي،
گفت: پيامبر استراحت مى‌كند، برگشتم و دو مرتبه رفتم و دَر را كوبيدم، گفت: كيستى؟
گفتم: علي،
گفت: پيامبر را كارى است، دلم طاقت نياورد، براى دفعه سوّم دقّ الباب كردم، عائشه گفت: كيستى؟
گفتم: علي، صداى رسول خدا را شنيدم، فرمود:‌اى عائشه دَر را باز كن، عائشه دَر را باز كرد و من وارد شدم....

آنچه گذشت يك روايت از كتاب‌هاى شيعه و يك روايت از كتاب‌هاى اهل سنت بود كه به عنوان نمونه ذكر شد كه در آن‌ها رسول خدا صلى الله عليه وآله با توجه به اين كه خود حضرتش در خانه حضور داشت اجازه مى‌داد تا همسرانش دَر را براى افراد نا محرم باز كنند، و اين نشان مى‌دهد كه اين عمل با رعايت وظايف شرعى منعى نخواهد داشت.
نتيجه:
اولاً: صديقه شهيده، پشت در نرفت؛ بلكه جلوى در ايستاده بود كه با ديدن عمر و همراهان او به داخل خانه رفت و در را بست؛ پس اصلا حضرت زهرا سلام الله عليها پشت در نرفته بودد تا اين اشكال پيش بيايد؛
ثانياً: حتى اگر اين مطلب صحت نيز داشته باشد و حضرت پشت در رفته باشد، به دليل اين كه عين همين قضيه براى رسول خدا صلى الله عليه وآله پيش آمده و آن حضرت به همسران خود دستور داده‌اند كه در را باز نمايند، اين اشکالات دفع مى‌شود.

 

6- شأن صدور حدیث "فاطمة بضعة منی"
وهابی ها شبهه ای ساخته اند مبنی بر اینکه حدیث "فاطمة بضعة مني" در مذمت حضرت علی(ع) از پیامبر صادر نقل شده است!
در کتاب "صحيح بخاري" حدیث 3110 آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: «فاطمة بضعة مني» یعنی: «فاطمه پاره تن من است». سپس به نقل از «مسور بن مخرمه» حدیثی جعلی نوشته است كه: علي(ع) ميخواست «جُوِيريه» دختر ابوجهل را خواستگاري کند و به اصطلاع عامیانه بر سر حضرت زهرا(س) هوو بياورد که پيامبر(ص) اين سخن را فرمودهاند و منظورشان این بود که: يا علي اگر بخواهي با دختر ابوجهل ازدواج كني بايد دختر مرا طلاق بدهي!!!
اما پاسخ این شبهه:
اولاً) طبق شهادت علمای رجال ـ مثل «ابن حجر» در جلد 6 کتاب "العصابة" ، ص 94 ـ «مسور بن مخرمه» در سال دوم هجرت تازه به دنیا آمده بود. بنابراین ـ همانگونه که «ابوعلم» از علمای بزرگ دانشگاه الازهر نیز در ص 170 کتاب "فاطمة الزهراء" نوشته است ـ روایت جعلی خواستگاری علی(ع) از جویریه در سال دوم هجرت بوده است. پس در آن زمان یا «مسور» متولد نشده بود یا در قنداق بوده است!
ثانیاً) «جُوِيرية» تا سال هشتم هجرت کافر بود و ازدواج با کافر حرام است.
ثالثاً) این دختر تا زمان حیات پیامبر(ص) ـ سال دهم هجرت ـ اصلا به مدینه نیامد تا این اتفاقات رخ دهد.

 

7- افسانه بودن شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)
علمای وهابی جدیداً سخن مضحکی بر زبان می‏ آورند که :شهادت حضرت زهرا(س) از سال 1374 شمسی به تقويم ها اضافه شده است و تا قبل از آن این مسأله وجود نداشته است.
اما پاسخ این شبهه:
اولاً) «ابن تیمیه» رهبر وهابيها ـ یا بهتر است بگوییم خدا و پیغمبر وهابیها(!) ـ در كتاب جلد 4 کتاب "منهاج السنة" ص 220 نوشته است که: "كبس بیت فاطمه(س)" یعنی: «عوامل خلیفه وقت به زور وارد خانه فاطمه(س) شدند».
ثانیاً) «جوینی» استاد «ذهبی»، در کتاب "فرائد السمطین" آورده است که پیامبر(ص) فرموداند: بعد از من میبینم که دخترم "مغمومة مغصوبة مقتولة" خواهد شد.
ثالثاً) «مرحوم كليني» از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: مادرمان فاطمه زهرا(س) شهيده است.
رابعاً) «شهرستاني» در جلد اول کتاب "الملل والنحل" ص 67 از «نظّام» نقل مي كند كه خلیفه دوم با لگد به شكم حضرت زهرا(س) زد و جنین او را سقط کرد.
خامساً) موضوع بالا را «ابن حجر» در "میزان الاعتدال" و "لسان الميزان" نیز نوشته است.

 

8- آیا اصلاً خانه های مدینه در داشتند؟


شبهه دیگری مطرح می کنند که: اصلاً خانههاي آن زمان مدينه در نداشتند و فقط يك پرده يا حصير در منزل بود! آنها این شبهه را طرح کردند تا جریان پشت در ماندن حضرت زهرا(س) تکذیب شود.

اما پاسخ:

اولاً) قرآن کریم در سوره نور میفرماید: «ولا عَلَی أَنفُسِکُمْ أَن تَأْکُلُوا مِن بُیُوتِکُم أَو بُیُوتِ آبَائِکُم أَو بُیُوتِ أُمَّهَاتِکُم أَو بُیُوتِ إِخوَانِکُم أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِکُم أَو بُیُوتِ أَعمامِکُم أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِکُم أَوْ بُیُوتِ أَخوالِکُم أَوْ بُیُوتِ خَالاتِکُمْ أَوْمَا مَلَکتُم مَّفَاتِحَهُ أَو صَدِیقِکُم لَیسَ عَلَیْکُم جُنَاحٌ أَن تَأْکُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا» یعنی «شما در بعضي خانه ها ـ مانند خانه عمو، دایی، عمه، خاله و همچنین كساني كه مفتاح و كليد منزل خود را به شما ميدهند ـ می توانید بدون اجازه غذا بخوريد». حال اگر خانه، در و قفل نداشته باشد كليد معنا دارد؟ آیا روی حصیر و پرده کلید میزدند؟ یا اینکه نعوذ بالله قرآن در این موضوع اشتباه کرده است؟! باید گفت که طراحان این شبهات متاسفانه با قرآن هم آشنا نیستند.

ثانیاً) در کتاب "صحیح مسلم" ـ که معتبرترین کتاب اهل سنت پس از قرآن است ـ در جلد 6 صفحه 105 حدیث 5136 آمده است که پيغمبر اكرم(ص) دستور داده بودند که: «شبها درها را ببنديد». آیا حصیر و پرده را میبندند؟! آيا به پرده مي گويند در؟!


ثالثاً) «بخاري» در جلد اول کتاب "الادب المفرد" صفحه 272 نوشته است که: «رواي مي گويد سوال كردم كه: درِ خانه عايشه دو لنگه بوده يا يك لنگه؟ و از چه جنسی بود؟ پاسخ میگیرد که: يك لنگه و از جنس چوب درخت ساج بوده است». حال چطور خانه عايشه در داشته آن هم از نوع درخت ساج؛ ولي خانه حضرت زهرا(س) که دختر پیغمبر و با آن همه اوصاف بوده در نداشته است؟ 

 

9- چطور ممکن است،امیرالمونین(ع) که شیر خدا و فاتح خیبر بوده است ، درمقابل کتک خوردن همسرش هیچ واکنشی نشان نداده است؟

       پاسخ: امیرمؤمنان علیه السلام در مرحله اول و زمانى که آن‌ها قصد تعرض به همسرش راداشتند، از خود واکنش نشان داد و با مهاجم برخورد کرد، او را بر زمین زد، با مشت به صورت و گردن او کوبید؛ اما از آن جایى که مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله علیه وآله صبر پیشه کرد. در حقیقت با این کار مى‌خواست به آن‌ها بفهماند که اگر مأمور به شکیبائى نبودم و فرمان خدا غیر از این بود، کسى جرأت نمى‌کرد که این فکر را حتى از مخیله‌اش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل همیشه تابع فرمان‌هاى الهى بوده است.

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، از تفاسیر اهل سنت

 

در ضمن قصد مهاجمین به خانه وحى این بود که امیرمؤمنان علیه السلام را به واکنش وادار کنند و با استفاده از این فرصت، ثابت کنند که شخصى همانند علی علیه السلام براى رسیدن به حکومت دنیوى حاضر شد که افراد زیادى را از دم شمشیر بگذراند و نیز اگر امیرمؤمنان علیه السلام از خود واکنش نشان مى‌داد و با آن‌ها درگیر مى‌شد، ممکن بود که فاطمه زهرا در این درگیری‌ها کشته شود، سپس دشمنان شایع مى‌کردند که علی علیه السلام براى به دست آوردن حکومت دنیایى، همسرش را نیز فدا کرد و در حقیقت او بود که سبب کشتن همسرش شد؛ چنانچه در باره عمار یاسر، یار وفادار امیرمؤمنان علیه السلام چنین کردند

در خطبه سوم نهج البلاغه مى‌فرماید:

در این اندیشه فرو رفته بودم که: با دست تنها (با بى یاورى) به پا خیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پر خفقان و تاریکیى که پدید آورده‏اند صبر کنم، محیطى که: پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگى به رنج وا مى‏دارد.

(عاقبت) دیدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است؛ لذا شکیبائى ورزیدم؛ ولى به کسى مى‏ماندم که: خاشاک چشمش را پر کرده، و استخوان راه گلویش را گرفته، با چشم خود مى‏دیدم، میراثم را به غارت مى‏برند.

امیرمؤمنان علیه السلام، به همان دلیل از خود واکنش نشان نداد که رسول خدا صلى الله علیه وآله در هنگام کشته شدن سمیه، مادر عمار یاسر توسط مشرکان و تعرض آن‌ها به وی، از خود واکنشى نشان نداد.

رسول خدا (ص)، منظره شکنجه شدن عمار و مادر و پدرش را در مکه مى‌دید و مى‌فرمود: اى خاندان یاسر! صبور باشید که وعده‌گاه شما بهشت است مگر نه این که رسول خدا صلى الله علیه وآله غیورترین و شجاع‌ترین فرد عالم است، پس چرا از ناموس مسلمانان دفاع نکرد؟ چرا شمشیرش را برنداشت تا گردن ابوجهل را از تنش جدا کند.

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : حضرت زهرا , حضرت زهرا زندگینامه , حضرت زهرا شعر , حضرت زهرا ویکی پدیا , حضرت زهرا حدیث , حضرت زهرا در کلام , , حضرت زهراس , حضرت زهرا شهادت , حضرت زهرا ع , حضرت زهرا و شهدا , , نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 568 تاريخ : دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت: 5:00

معمولا در ایام انتخابات و همچنین این روزها، پیامی با عنوان «حدیث انتخاباتی از امام صادق(ع)» در شبکه های اجتماعی منتشر میشود، که متاسفانه این حدیث دستکاری، و دچار تحریف هایی شده است و هرگز متن حدیث آنگونه که پخش شده نبوده و مفهوم حدیث نیز به اشتباه بیان میگردد!

***متن حدیث منتشره چنین است:

" حدیث انتخاباتی
شخصي از امام صادق عليه السلام پرسيد:
- بين دو حاکم در ترديدم، چه کنم؟
- عادل، صادق، فقيه و با تقواترين را انتخاب کن!
- اگر به تشخيص نرسيدم؟
- ببين افراد متدين به کداميک متمايل اند.
- اگر نفهميدم؟
- بنگر به مخالفان آئين ما ، کدام يک را بيشتر مي پسندند، او را کنار
بگذار و ببين کدام بيشتر خشمگينشان مي کند، او را برگزين.
اصول کافي- جلد 1 ص 86"

 

 

متن اصلی حدیث چنین است:

اصول كافى جلد 1 ص : 86 رواية:

«« مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ
مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ دَاوُدَ بْنِ
الْحُصَيْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ
اللَّهِ ع- عَنْ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَيْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ
فِي دَيْنٍ أَوْ مِيرَاثٍ فَتَحَاكَمَا إِلَى السُّلْطَانِ وَ إِلَى
الْقُضَاةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ قَالَ مَنْ تَحَاكَمَ إِلَيْهِمْ فِي حَقٍّ
أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاكَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ وَ مَا يَحْكُمُ
لَهُ فَإِنَّمَا يَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ كَانَ حَقّاً ثَابِتاً
لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُكْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ
يُكْفَرَ بِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا
إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ قُلْتُ
فَكَيْفَ يَصْنَعَانِ قَالَ يَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ
مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا
وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ
جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ
يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ عَلَيْنَا
رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى
حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّهِ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ كُلُّ رَجُلٍ اخْتَارَ
رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا فَرَضِيَا أَنْ يَكُونَا النَّاظِرَيْنِ فِي
حَقِّهِمَا وَ اخْتَلَفَا فِيمَا حَكَمَا وَ كِلَاهُمَا اخْتَلَفَا فِي
حَدِيثِكُمْ- قَالَ الْحُكْمُ مَا حَكَمَ بِهِ أَعْدَلُهُمَا وَ
أَفْقَهُهُمَا وَ أَصْدَقُهُمَا فِي الْحَدِيثِ وَ أَوْرَعُهُمَا وَ لَا
يَلْتَفِتْ إِلَى مَا يَحْكُمُ بِهِ الْآخَرُ قَالَ قُلْتُ فَإِنَّهُمَا
عَدْلَانِ مَرْضِيَّانِ عِنْدَ أَصْحَابِنَا لَا يُفَضَّلُ وَاحِدٌ
مِنْهُمَا عَلَى الْآخَرِ قَالَ فَقَالَ يُنْظَرُ إِلَى مَا كَانَ مِنْ
رِوَايَتِهِمْ عَنَّا فِي ذَلِكَ الَّذِي حَكَمَا بِهِ الْمُجْمَعَ
عَلَيْهِ مِنْ أَصْحَابِكَ فَيُؤْخَذُ بِهِ مِنْ حُكْمِنَا وَ يُتْرَكُ
الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ فَإِنَّ
الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَ إِنَّمَا الْأُمُورُ ثَلَاثَةٌ
أَمْرٌ بَيِّنٌ رُشْدُهُ فَيُتَّبَعُ وَ أَمْرٌ بَيِّنٌ غَيُّهُ
فَيُجْتَنَبُ وَ أَمْرٌ مُشْكِلٌ يُرَدُّ عِلْمُهُ إِلَى اللَّهِ وَ
إِلَى رَسُولِهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَلَالٌ بَيِّنٌ وَ حَرَامٌ
بَيِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا
مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ
الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ
الْخَبَرَانِ عَنْكُمَا مَشْهُورَيْنِ قَدْ رَوَاهُمَا الثِّقَاتُ
عَنْكُمْ قَالَ يُنْظَرُ فَمَا وَافَقَ حُكْمُهُ حُكْمَ الْكِتَابِ وَ
السُّنَّةِ وَ خَالَفَ الْعَامَّةَ فَيُؤْخَذُ بِهِ وَ يُتْرَكُ مَا
خَالَفَ حُكْمُهُ حُكْمَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ وَافَقَ
الْعَامَّةَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ رَأَيْتَ إِنْ كَانَ
الْفَقِيهَانِ عَرَفَا حُكْمَهُ مِنَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ
وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ
مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ
الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَادُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَإِنْ
وَافَقَهُمَا الْخَبَرَانِ جَمِيعاً قَالَ يُنْظَرُ إِلَى مَا هُمْ
إِلَيْهِ أَمْيَلُ حُكَّامُهُمْ وَ قُضَاتُهُمْ فَيُ
تْرَكُ وَ يُؤْخَذُ بِالْآخَرِ قُلْتُ فَإِنْ وَافَقَ حُكَّامُهُمُ
الْخَبَرَيْنِ جَمِيعاً قَالَ إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَأَرْجِهْ حَتَّى
تَلْقَى إِمَامَكَ فَإِنَّ الْوُقُوفَ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ خَيْرٌ مِنَ
الِاقْتِحَامِ فِي الْهَلَكَاتِ‏

 

عمر بن حنظله گويد: از امام ششم (ع) پرسيدم: دو مرد از هم مذهبان ما در
باره دين يا ارث اختلاف كنند، نزد سلطان وقت يا قاضيان معروف به محاكمه
روند، آيا حلال است اين كار؟

فرمود: هر كه به حق يا ناحق نزد آنها به محاكمه رود پيش طاغوت به محاكمه
رفته با اينكه خدا فرمان داده به طاغوت كفر ورزند و پشت كنند، خداى تعالى
فرمايد (23 سوره 4): «مى‏خواهند پيش طاغوت به محاكمه روند با اينكه دستور
دارند بدان كافر باشند» (طاغوت يعنى بسيار سركش و مقصود از آن شيطان است
و قاضيان ناحق كه از طرف حكومت جور باشند طاغوت خوانده شده‏اند).

عرض كردم: پس چه كنند؟

فرمود: متوجه شوند به يكى از شماها كه حديث ما را روايت كند و در حلال و
حرام ما نظر دارد و احكام ما را مى‏داند و به حكميت او راضى شوند كه او
را حاكم شماها مقرر ساختم و اگر طبق حكم ما قضاوت كند و از او نپذيرد
(يعنى كسى كه حكم بر ضرر او است) همانا حكم ما را سبك شمرده و ما را رد
كرده و راد بر ما بر خدا رد كرده و اين خود در مرز شرك به خدا است.

گفتم: اگر هر كدام شخصى را حكم ساخت و راضى شدند كه آن دو شخصى ناظر در
حق آنها باشند و آن دو حكم حكم مختلف دادند و هر دو حديث از شما دارند و
حديث‏ها مختلف‏

هستند؟

فرمود: حكم آن درست است كه عادلتر و فقيه‏تر و در نقل حديث راستگوتر و با
تقوى‏تر است و به حكم آن ديگرى توجه نشود.

گفتم: هر دو در نظر اصحاب ما عادلند و پيش شيعه رضايت بخشند و بر هم
برترى و مزيتى ندارند.

فرمود: به آن روايتى توجه شود كه از ما نقل شده و مدرك حكم آنها است، به
هر كدام از دو روايت كه مورد اتفاق شيعه است عمل شود و آن روايت شاذ و
غير معروف نزد شيعه ترك شود، زيرا در روايت مورد اتفاق ترديدى نيست و
همانا امور بر سه گونه است:

امرى كه روشن است درست و حق است، بايد پيروى شود. و امرى كه معلوم است
ناحق است و گمراهى است بايد از آن اجتناب شود.

و امر مشكلى كه بايد به خدا و رسولش برگردد، رسول خدا (ص) فرمود: حلالى
است روشن و حرامى است روشن و در بين اين امور مشتبهى هم هست، هر كه مورد
شبهه را ترك كرد، از محرمات نجات يافته و هر كه بدان اخذ كرد و در نتيجه
مرتكب حرام شود و ندانسته هلاك گردد.

گفتم: اگر هر دو روايت از شما مشهورند و رجال موثق هر دو را نقل كردند از قول شما؟

فرمود: توجه شود هر كدام با قرآن و سنت موافق است و با عامه مخالف است
بدان عمل شود و آن كه حكمش بر خلاف قرآن و سنت و موافق عامه است ترك شود.

گفتم: قربانت، اگر دو تن فقيه حكم، هر دو حكم خود را موافق كتاب و سنت
تشخيص دهند ولى يكى از دو خبر مدرك‏

حكم موافق عامه است و ديگرى مخالف عامه به كدام از دو خبر عمل شود؟

فرمود: آنكه مخالف عامه است مايه رشد و هدايت است.

عرض كردم: قربانت، اگر هر دو خبر موافق عامه هستند (يعنى هر كدام موافق
يكى از مذاهب عامه است)؟

فرمود: توجه شود هر كدام بيشتر مورد ميل حكام و قضاتند ترك شود و به ديگرى عمل شود.

گفتم: اگر هر دو از اين نظر برابر باشند و مورد ميل حكام باشند؟

فرمود: اگر چنين باشد، بايد صبر كنى تا حضور امام برسى زيرا توقف در مورد
اشتباه بهتر از افتادن در هلاكت است.»»

 

•~• و اما بخشی از تحریف هایی که در این حدیث صورت گرفته است:

1. حاکم در این روایت به معنای «قاضی» است نه حاکم به معنای مدیر یک
مملکت یا مسئول و ... !

2. «افراد متدین به کدام حاکم متمایلند» در حدیث به این شکل وجود ندارد!!
بلکه آنچه در حدیث آمده است این است که کدام روایت از روایتهائی که هر
کدام از دو حاکم بدان استناد می کنند، توسط رجال موثق دیگر نقل شده است و
رجال موثق به آن عمل می کنند!

3. «بنگر به مخالفان آئين ما، کدام يک را بيشتر می پسندند، او را کنار
بگذار و ببين کدام بيشتر خشمگينشان مي کند، او را برگزين.» این قسمت از
روایت نیز دچار تحریف عجیب و غریبی شده است! چرا که در روایت منظور از
مخالفین، اهل سنت هستند، و بحث از این نیست که آن ها کدام حاکم را بیشتر
می پسندند! بلکه منظور این است که کدام روایت از روایت هائی که مورد
استناد این دو قاضی است مخالف با فتوای اهل سنت است. دلیل این امر این
است که وقتی هر دو قاضی، ثقه و عادل هستند و دروغ نمی گویند، قطعا هر دو
نفر، روایت مورد استناد خود را از امام علیه السلام شنیده اند و این نشان
می دهد که یکی دفعاتی که امام در حال بیان حکم بوده اند مجبور به تقیه
شده اند و حکم اهل سنت را بیان کرده اند.

*** بنابراین، چنین حدیثی با این مختصات و جملات [4،5 خط] که پخش میشود،
وجود ندارد! بلکه همانگونه که در بالا ذکر شد، اصل این روایت، روایتی است
مفصل در باب اختلاف حدیث! و متاسفانه با دستکاری و تحریف، نتیجه ای دیگر
و عجیب از آن گرفته شده است. و تاسف بار تر اینکه، خیلی از گروه ها و
کانالها در شبکه های اجتماعی نیز آن را منعکس میکنند!

قبل از انتشار پیامی، بویژه در باب احادیث، تأمل و تحقیق کنیم.

منبع:

بصیرت افزایی
http://basiratafzayi.blogfa.com/post/34

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : انتخابات , انتخابات مجلس , انتخابات امريكا , انتخابات مجلس 94 , انتخابات خبرگان , انتخابات 88 , انتخابات الرئاسة الامريكية , انتخابات مجلس دهم , انتخابات ریاست جمهوری آمریکا , انتخابات مصر , , نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 566 تاريخ : يکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت: 23:25

 شهرام جزایری

در اردیبهشت سال 80 از سوی مقام معظم رهبری فرمانی تحت عنوان فرمان هشت ماده‌ای برای مبارزه با فساد صادر شد.

در بخشی از این فرمان خطاب به روسای قوای سه‌گانه آمده است: اگر دست مفسدان و سوء استفاده ‏کنندگان از امکانات حکومتى قطع نشود و اگر امتیازطلبان و زیاده ‏خواهان پر مدعا و انحصارجو طرد نشوند، سرمایه ‏گذار و تولیدکننده و اشتغال ‏طلب، همه احساس ناامنى و نومیدى خواهند کرد و کسانى از آنان به استفاده از راه‌هاى نامشروع و غیرقانونى تشویق خواهند شد.

تنها یک سال پس از صدور این فرمان هشت‌ماده‌ای پرده از راز یک فساد اقتصادی کلان که عمده آن بر پایه پرداخت رشوه‌های کلان بود برداشته شد.

در این فساد نام فردی به میان آمد که شهرام جزایری نام داشته و در سن 29 سالگی و در سال 81 به عنوان مفسد اقتصادی در رسانه‌ها و مردم شناخته شد.

این فرد در ابتدا از سوی رسانه‌ها به عنوان مفسد اقتصادی شناخته شد و سپس مشخص شد که در پرونده وی موارد اتهامی از جمله رشوه‌های کلان وجود دارد.

شعب 69 و 70 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی ولدخانی (شعبه 69) و میری لواسانی (شعبه 70) آرای صادره از سوی شعبه 1192 دادگاه عمومی تهران در خصوص اتهامات شهرام جزایری عرب را تأیید کرد.

اتهامات وارده به جزایری عبارتند از 1- تحصیل مال از طریق نامشروع 2- پرداخت رشوه به دفعات و به افراد مختلف 3- تحصیل معافیت از خدمت نظام وظیفه عمومی به صورت متقلبانه 4- اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی 5- تصرف غیرمجاز در اموال و وجوه توقیف شده و 6- خروج غیر مجاز از مرزهای کشور.نهایتاً پس از برگزاری جلسات متعدد دادگاه در تاریخ 6 خرداد ماه سال 87 از طریق قوه قضاییه اعلام شد که شهرام جزایری به پرداخت جریمه 145 میلیون دلاری محکوم شده است.

شهرام جزایری عرب بابت اتهامات فوق به 11 یازده سال حبس تعزیری، رد مبلغ 48 میلیون و 600 هزار و 185 دلار آمریکا به بانک ملی ایران و صندوق ضمانت صادرات، پرداخت جزای نقدی معادل 2 برابر مبلغ فوق‌الذکر (97 میلیون و 200 هزار و 370 دلار آمریکا) به صندوق دولت جمهوری اسلامی ایران و محرومیت از فعالیت‌ بازرگانی در بخش صادرات و واردات و نیز محرومیت از اخذ هرگونه تسهیلات بانکی اعم از ریالی و ارزی به مدت ده سال محکوم شده است. رأی صادره قطعی است و هم‌ا‌کنون مراحل اجرا را طی می‌کند.

داستان فرار از زندان

شهرام به عوض آن سفر ناكام به دوبي كه منجر به دستگيريش شد، باز هم به امارات آمده است. ماموران پليس ايران كه با هماهنگي پليس امارات به اين كشور سفر كرده بودند، رد شهرام جزايري را در يكي از هتل‌هاي دوبي پيدا مي كنند و به همراه ماموراني از پليس اين شهر به هتل مذكور مي روند. وقتي تيم اعزامي به هتل مي‌رسد، ماموران پليس دوبي به آنها مي‌گويند كه حق دستگيري جزايري را ندارند و اين كار بايد صرفا توسط اينترپل صورت بگيرد كه هماهنگي و رسيدن اينترپل هم يكي دو ساعتي طول مي‌كشد! ماموران ايراني از پليس دوبي مي‌خواهند كه لااقل تا رسيدن اينترپل مانع از خروج جزايري از هتل شوند و آنها نيز مي‌پذيرند. پس از آن چند نفر از ماموران پليس دوبي به اتاق شهرام مي‌روند تا مانع از خروج وي از هتل شوند ولي دقايقي بعد، ماموران ايراني كه در لابي هتل منتظر بودند در كمال ناباوري مي‌بينند كه جزايري از آسانسور بيرون آمد و به سمت درب خروجي هتل رفت و به اين ترتيب معلوم مي‌شود كه شهرام با ماموران پليس دوبي "هماهنگي‌هاي ويژه اي" كرده است. با مشاهده اين صحنه، ماموران ايراني به سمت جزايري مي‌روند تا مانع از خروج وي شوند ولي او كه پيشتر با اماراتي‌ها هماهنگ كرده بود از لابي هتل به پليس زنگ مي‌زند و مدعي مي‌شود چند نفر مزاحم او شده اند. بعد از اين تماس پليس دوبي كه براي دستگيري متهم، زمان زيادي براي رسيدن به هتل نياز داشت، اين بار بلافاصله سر مي‌رسد و با ممانعت از انجام وظيفه ماموران ايراني راه را براي خروج جزايري از هتل باز مي‌كند و بدين ترتيب او در مقابل چشمان ماموران ايراني و با مساعدت آشكار پليس دوبي سوار تاكسي مي‌شود و به سرعت محل را ترك مي‌كند.
پس از اين اتفاق ماموران پليس ايران هم قسم مي‌شوند كه حتي اگر يك روز هم از عمرشان باقي باشد، جزايري را دستگير كنند كه اين اتفاق ظرف دو هفته رخ مي‌دهد و جزايري در يكي از كشورهاي حاشيه خليج فارس دستگير مي‌شود. حالا اتهام فرار هم به جرايم جزايري اضافه شده است. او بار ديگر به زندان برمي‌گردد تا ادامه محكوميتش را طي كند و احتمالا ديگر هيچ گاه آزادي و رفاه سابق را نخواهد داشت.

 

ماجرای آیت‌الله بهجت و شهرام جزایری
حجت‌الاسلام غلامی، از اعضای سابق دفتر حضرت آیت‌الله بهجت ره نقل کردند: «روزی شهرام جزایری، بر اساس ارتباط‌هایی که ایجاد کرده‌ بود
از فرزند آیت‌الله بهجت درخواست ملاقات با آقا را داشت. اما وقتی این جریان به اطلاع حضرت آیت‌الله بهجت رسید وی مخالفت کرد»
شهرام جزایری با طرح ترفندی، روزی به مقابل مسجد حضرت آیت الله بهجت در قم می رود تا وقتی که حضرت آقا از نماز فارغ می شوند، از فرصت استفاده‌ کند و وارد دفتر یا منزل آقا شود و ملاقاتی انجام دهد. به همین منظور بیرون مسجد منتظر می‌ماند تا نماز تمام شود و آقا از مسجد بیرون بیایند.
حضرت آیت الله بهجت همیشه سرشان پایین بود و به کسی نگاه نمی‌کردند . وقتی از مسجد خارج شدند، یکی از دوستان و نزدیکان شهرام جزایری به آیت الله بهجت نزدیک شد و به آقا گفت: حضرت آیت الله؛ آقای شهرام جزایری از تجار خیـّر تهران هستند و فعالیت‌های خیریه فراوانی انجام می‌دهند و برای عرض ارادت و دست‌بوسی خدمت رسیده‌اند، در این هنگام آقا سر مبارک را بالا‌گرفتند و به شهرام جزایری نگاهی کردند و فرمودند: «برو و از کارهای خیری که انجام داده ای توبه کن!».
 

شهرام جزایری  پس از گذراندن 13 سال حبس(11 سال اولیه + جریمه فرار) و پرداخت جریمه ها در سال 1393 آزاد شد.

 

منابع:

Rajanews.com
تابناك
مکتب نیوز
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
earanian.blogfa.com
جهان نيوز
جام جم
فارس
 

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 573 تاريخ : جمعه 30 بهمن 1394 ساعت: 21:53

پاسخ شایعه و کلیپ دروغین میکس شده:

بتازگی سخنانی از حجت الاسلام نقویان که چندی پیش در فضای مجازی منتشر شده بود و گلایه وی از پخش گزینشی و مغرضانه سخنانش را نیز به همراه داشت، دوباره در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بازنشر شده است.

صوت پخش شده به صورت کامل حرفه‌ای میکس و جملات مرتبط قبل و بعد از آن حذف شده است. قراردادن جملات غیرمرتبط کنار یکدیگر که برداشت خاص از موضوع را سبب می‌شود. در ادامه لازم می‌بینیم گلایه نقویان از پخش گزینشی و مغرضانه سخنانش را که چندی پیش در نامه‌ای سرگشاده منتشر شده بود،دوباره بازنشر کنیم.

نسخه_اصلی_سخن_تحریف_شده_آقای_نقویان_در لینک زیر:

اینجا

متن کامل شکوه نامه نقویان به  شرح زیر است:

{{{دست قضا، پای انسان را به قضایایی می کشاند که دوست و دشمن را به حیرت وا می دارد چند ماهی است که دوستانی بیکار و شاید بیمار با همراهی دشمنانی بیدار، دست به کاری زده اند که بحمدالله برای عزیزان مسئول درست کرده و اینجانب را نیز مدتی است از کار و زندگی بیکار کرده اند.

یک کلیپ یک و نیم دقیقه‌ای از سخنرانی‌های اینجانب ساخته‌اند و آن را از حدود سه ساعت سخنرانی در فاصله بین چندین سال صحبت ، با تقطیع و مونتاژ به هم وصل کرده که با اندکی هوشمندی می توان به این عمل نابخردانه پی برده و به انگیزه کسانی که ساعتها عمر عزیز را صرف چنین زحمت بیهوده ای نموده اند تاسف خورد و خندید.

این تلاش ناشیانه سبب شد تا این چند سطر را جهت روشن شدن اذهان دوستان مشفق که بنده را از دور و نزدیک شناخته و بارها مورد تفقد و تلطف قرار داده اند بنگارم.

1- تا جایی که این بنده اطلاع دارد چنین قطعه صوتی فاقد ارزش حقوقی و قضایی می‌باشد و برعکس، سازندگان و انتشار دهندگان آن، مجرم بوده و قابل پیگرد قانونی هستند که از مسئولان دلسوز و محترم درخواست پیگیری جدی دارم تا چنین اعمال زشت و شنیعی در جامعه اسلامی شاید برای همیشه ریشه کن گردد.

 

2- اینجانب همان گونه که بارها و بویژه در رسانه‌ها و موقعیت‌های حساس تاکید کرده ام به عنوان سرباز و طلبه کوچکی در خدمت نظام و رهبری معظم بوده و هستم.

 

3- این طلبه گاهی در نحوه اداره کشور زبان به شکوه گشوده است که در ایام تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری به صورت شدیدتر و گسترده تر از رسانه ها پخش شد تا جایی رهبری معظم نیز به پاره ای از اظهارات آقایان رضایت نداشتند.

 

4- طالبان حقیقت را ارجاع می دهم به سخنرانی اینجانب در پنجم محرم گذشته در حسینیه جماران که با صراحت عرض کردم حاضرم بیست سال از عمرم را با یک روز از عمر شریف رهبری عوض کنم، چرا  که بودن یا نبودن امثال بنده دردی را از جامعه دوا نخواهد کرد اما به رهبری که ستون خیمه نظام است اگر خدشه ای وارد شود به هستی نظام لطمات جبران ناپذیری وارد خواهد شد که متن آن عرایض در سایتهای متعددی موجود است.

 

5- گله از دوستانی لازم است که چطور از عرایض صریح و شفاف بنده که حدود 10 سال از معدود افرادی بودم که در محضر رهبر معظم انقلاب در مناسبت های مختلف سخنرانی کرده ام و بارها از طرف ایشان و شخصیت های حاضر در آن جلسه مورد تشویق قرار گرفته ام چشم پوشیده و به یک قطعه مونتاژ و تقطیع شده استناد جسته اند، زهی مروت و تقوی!!

 

6- چه عمل صالح و کار نیکویی بود اگر دوستان، به خود زحمت می دادند و این دو یا سه نوار سخنرانی را که جمعا کمتر از سه ساعت وقت عزیزان را می گرفت استماع می فرمودند تا معلوم شود در قسمت ابتدایی که گفته ام: «بنده برای سخنرانی در بیت رهبری لب و لوچه ام آب نمی افتد» در چه موضوعی و یا چه زمینه ای  و در جواب چه عزیزی و چرا این جمله را گفته ام و در کنار آن که عرض کرده ام: «بنده البته دست رهبر عزیز را می بوسم ولی برای قول و قرارهایی که بیش از شش ماه قبل وعده کرده‌ام بیشتر ارزش قائلم چرا که شهادت اباعبدالله (ع) هم به خاطر بد قولی مردم کوفه بوده و حقیر نمی‌توانم پا بر سر قولی که از قبل وعده داده شده، گذاشته تا در محضر رهبر معظم سخنرانی کنم که حتی خود ایشان هم این کار را عملی ناشایست می دانند» که این جملات را تماما حذف و فقط آن جمله ای که مقصود ناشایست آقایان با آن تامین می‌شد را در کلیپ آورده‌اند که چنین کار خبط و خطایی را با آیات شریفه قرآن نیز می‌شود انجام داد.

در ضمن آن بخشی که کلمه (آقا) چندبار در آن تکرار شده مربوط به اشخاص دیگر و در جای دیگری بیان گردیده است که آن را به اینجا چسبانده و منظور شیطانی خود را از آن به مخاطبین القاء نموده‌اند.

7- اگر بنده هم ، همانند بعضی از افراد زود رنج از کوره در رفته و به خاطر تعطیل نمودن چند سخنرانی در شهرهای مختلف که با تهدید آقایانی از مراکز گوناگون و نهادهایی که دوستان دیروز و امروز اند، کار را به قوه قضائیه می کشاندم و برای دفاع از حقوق پایمال شده دست به تبلیغات رسانه ای پر سر و صدا می زدم که هم دشمنان خوشحال و هم دوستان ملول و نگران می شدند کار عاقلانه ای به حساب می آمد؟! که اگر چه مکررا از ناحیه دوستان دلسوز، تشویق به این کار شدم اما خود را به خدای مهربان و روز بازخواست الهی واگذار نمودم که :

کار خود را به خدا باز گذاری حافظ / ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی

8. در پایان نصیحتی از سر شفقت و وظیفه مندی به دوستانی دارم که خود را مدافع حریم رهبری و انقلاب و نظام می دانند:

الف) همانگونه که امام راحل(ره) فرمودند: «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» یعنی اگر قرار است خدای ناکرده بلایی بر سر این انقلاب خونین بیاید با دست خودی ها خواهد آمد، آن هم به تعبیر رهبر حکیم و فرزانه با بی بصیرتی و نادانی و از سر غیرت های نابجا و طرد دوستان دلسوز و جذب نامحرمان ریاکار و متظاهر، همانطور که رهبر معظم هم در اوج روزهای فتنه در نماز جمعه فرمودند: روش ما جذب حداکثری و دفع حداقلی است، که باید از این دوستان غیور پرسید، آیا تاکنون به عدد انگشتان دست، افرادی را جذب به اسلام و انقلاب کرده اند یا فقط در طرد و دفع، کارآمد بوده و رکورددار هستند؟!

ب) اگر به اندک بهانه‌ای افراد را از جرگه انقلاب و انقلابیون خارج کردیم و هر روز بر تعداد از خط رفته گان بیفزاییم و در بوق و کرنا و با تبلیغات پر سر و صدا همگان را نیز باخبر کنیم که فلان آقا و فلان طلبه و فلان آیت الله و فلان مرجع و فلان رزمنده هم با انقلاب و رهبری، زاویه پیدا کرده و در لیست مخالفان درآمده اند، آیا این کار به نفع نظام و رهبری معظم خواهد بود؟ آیا برای مردم و افکار عمومی، سوالی و شبهه ای پیش نخواهد آمد که چرا هر روز یک نفر از جمع هواداران نظام خارج می شود؟!

چو پرده دار به تیغ می‌زند همه را / کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند

ناصر نقویان}}}

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

 وبلاگ جام الست

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 678 تاريخ : پنجشنبه 1 بهمن 1394 ساعت: 5:43

متن شبهه:

37 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻛﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﻮﺋﯿﺲ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩﻧﺪ ﻭ
ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻴﺪﻳﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺳﻮﺋﯿﺲ ﻧﻴﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺿﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
25 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ، ﻛﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ
ﻛﺮﻩ ﺟﻨﻮﺑﻰ ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ !
15 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺿﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻳﻰ
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺮﻛﻴﻪ ﻭﻣﺎﻟﺰﻯ ﺍﺯ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺟﻠﻮ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ؟ !
5 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻈﺮ، ﺑﻪ
ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺧﻼﻗﻰ، ﺳﻘﻮﻁ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ !
ﺍﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﮕﻔﺘﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﻭﺿﻌﻴﺖ
ﻛﻨﻮﻧﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﺎﮐﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺳﻮﺭﯾﻪ
ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ !
ﺁﻧﻬﺎ ﻛﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺳﻮﺋﯿﺲ ﻭ ﮐﺮﻩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻫﻬﺎﻯ
ﺗﺮﻭﺭﻳﺴﺘﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﺍﻋﺶ ﻭ ﺍﻟﻘﺎﻋﺪﻩ ﻭ ﻃﺎﻟﺒﺎﻥ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ
ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺧﺎﺻﻰ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ !
ﺍﯾﻦ " ﺩﮔﺮﺩﯾﺴﯽ " ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﺏ
ﺟﻮﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺠﻬﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺁﺏ ﺭﺍ ﮐﻢ
ﮐﻢ ﮔﺮﻡ ﮐﻨﻨﺪ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﺏ ﺑﺠﻮﺵ ﺁﯾﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺷﺪﻥ
ﺭﻧﺞ ﺁﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ
ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺟﻬﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺟﻮﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻭ ﺑﺎ ﭼﺸﻢﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ
ﺗﺒﺎﻫﯽ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﺪ !..
‏( ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺎﺑﮏ ﻣﺨﺘﺎﺭﯼ ‏)
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ

پاسخ(مقایسه یا مغالطه)

مطلب  فوق به گفته جناب اقای مختاری نوشته ایشان نبوده است و مهرماه هم در اینستاگرام و رسانه های استانی تکذیب نموده اند.

 یکی از روشهای فلسفی برای پوشاندن و وارونه جلوه دادن حقیقت روشی است به نام(مغالطه) که نویسنده متن از آن استفاده نموده است.

اما نکاتی که باید در مورد این متن مغالطه آمیز بیان شود به شرح ذیل است:

نکته اول:

نویسنده نظرات خود و دسته ای از همفکرانش را به تمام مردم ایران نسبت داده است و جالب تر انکه تاریخ هم ارایه می دهد که فلان سال مردم ایران کشورشان را با فلان کشور و مقایسه می کردند .

نکته دوم :

اساسا ایران از لحاظ اقتصاد و امنیت تاریخ ، مذهب و موقعیت جغذافیایی  قابل  مقایسه با سوئیس ، ترکیه ، ژاپن و هیچ کشور دیگری نیست چون موقعیت جغرافیایی ، استراتژیک و سیاسی ایران موقعیتی بسیار خاص و استثنایی در جهان می باشد.

شما در جهان کدام کشور را می توانید بیابید که دارای موقعیت خاص ایران باشد؟؟؟

برخی از دلایل موقعیت خاص ایران را برمیشمرم:

1- ایران دارای انقلابی نوپا و حکومتی است که کاملا مستقل است (ایا ترکیه ،کره جنوبی ، سوییس و مالزی در مناسبات جهانی دارای استقلال هستند)

2- ایران در خاور میانه واقع شده مهمترین منطقه جهان از لحاظ استراتژیک با این وجود به هیچ یک از قدرت های جهانی وابسته نیست.

3- ایران اسلامی  در سی و هفت سال اخیر از ابتدای انقلاب تا کنون بی سابقه ترین تحریم های سیاسی و اقتصادی در تاریخ جامعه بشری را تحمل کرده و بلافاصله پس از انقلاب هشت سال با نیمی از دولت های دنیا  در حال جنگ بوده  

پرسش من از نویسنده متن و همفکران ایشان این است ایا اگر ترکیه ،کره جنوبی ، سوییس و مالزی دچار چنین جنگ و تحریمی میشدند چیزی از انها باقی می ماند؟؟؟؟

4- از لحاظ امنیت شما کشوری را تصور کنید که:  در مهمترین منطقه استراتژیک جهان قرار گرفته  دارای منابع مهمی مثل نفت ،گاز و منابع زیرزمینی است اما به دلیل تحریم توان فروش انها را ندارد. دوکشور بزرگ هم مرز آن (عراق و افعانستان) دچار اشغال کشور های غربی ،جنگ داخلی و گروههای تروریستی می باشد. اکثر کشورهای اطراف مورد اشغال گروهکهای تروریستی هستند و یا بمب گذاری و حمله مسلحانه در آنها اتفاق می افتد. بله این کشور ایران است ولی نه تنها دچار اختلال امنیت نیست بلکه از کشورهای دیگر نیز حمایت می کند. و جزیره ثبات در منطقه است.

اگر ترکیه ،کره جنوبی ، سوییس و مالزی در چهل سال اخیر مشکلات ایران را داشتند هم اکنون موقعیت ایران را داشتند؟؟

نکته سوم:

نگاه نویسنده تنها به مسئله اقتصاد است که با توجه به شرایط ایران بعد از انقلاب ( جنگ تحمیلی – تحریم ها – توطئه ها و..... ) مقایسه ها قیاس مع الفارق است . با وجود این فراموش نکنیم که از نظر اقتصادی انقلاب اسلامی  در حالی  اتفاق افتاد که ایران در زمان پهلوی قادر بود تنها غذای مورد نیاز 33 روز کشور رادر داخل تهیه کند، به گونه‌ای که مرغ از فرانسه ، تخم مرغ از رژیم صهیونیستی،سیب از لبنان ، لبنیات از دانمارک و... وارد می شد و امید به زندگی فقط 58 سال بود. امروزه در حالی که جمعیت کشور دو برابر شده کشور ما می‌تواند غذای 300 روز را در داخل تهیه نماید. (در آینده نزدیک غذای تمامی سال) و امید به زندگی نیز به بالای 72 سال رسیده و نرخ مرگ و میر کودکان از 111 نفر در هزار به 26 نفر کاهش یافته است

 بی شک اقتصاد مقوله ای بسیار مهم است اما آنچه مهمتر است « امنیت » و « استقلال » است.

با توجه به نکاتی که بیان شد اگر ذره ای انصاف به خرج دهیم  متوجه می شویم که اساسا ایران پس از انقلاب اسلامی را با هیچ کشوری در جهان نمیتوان مقایسه کرد.و بهتر است به جای سیاه نمایی و ایجاد ناامیدی در جامعه قدر استقلال و امنیت خود را بدانیم.

 

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 1940 تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394 ساعت: 23:43

اصل متن:

ما سالگرد  9 دی را  گرامی میداریم, از صداوسیما تشکر میکنیم که   بما  اموزش داد   و   قسمت اول  فتنه  88را پخش کرد
ما   داریم   جشن میگیریم غلط املایی,ادبی, و نگارش ما را ببخشید.
اما نتیجه  قسمت اول   این مستند   جالب بود  جالب
و ما فهمیدیم   علت  همه  اینها   
هاشمی رفسنجانی و  میر حسین موسوی و خاتمی و بی بی سی و صدای امریکا بوده
و  احمدی نژاد بسیار خوب   و  صادق محصولی وزیر کشور و کامران دانشجو  ریس ستاد انتخابات کشور  که بعدش 4سال  وزیر  علوم  شد   بسبار عالی کار کردند.
ما  از همه   ابراز  بیزاری میجوییم   و از  احمدی نژاد و همه حامیانش تشکر میکنیم

و  از همه کسانیکه  طبق  این  مستند  در مناظرات  عامل این اغتشاش بودند  اعلام برایت میکنیم
ما از  صداوسیما  بخاطر  اینهمه  اطلاع رسانی تشکر میکنیم
ما از  احمدی نژاد   پی در پی  تشکر میکنیم
ما از حامیانش تا  ابد تشکر میکنیم
ما  از اقای هاشمی رفسنجانی  تشکر نمیکنیم
چون طبق این مستند   تمام تقصیرها گردن ایشان هست
حتی  تمام   تورم  66درصدی, قطعنامه های تحریم, اختلاسهای   گروه  آریا,    اختلاسهای شستا وتامین اجتماعی,    مسایل کهریزک,   
اختلاس های بابک زنجانی  و    معاون اول رییس جمهور رحیمی  و   اختلاس های بانکی, و  اختلاس  ریس کل بانک ملی  خاوری و فرارش به کانادا  ,  اختلاس های   بقایی,  انحراف رحیم مشایی,    دلار   854تومان که 4000 تومان شد, حقوق کارگران  و  فرهنگیان و کارمندان  که ظرف 4سال  فقط 189 هزارتومان  اضافه شد,  
خشکی دریاچه ارومیه, راه آهن شیراز اصفهان  نیمه تمام که افتتاح شد, سهام  عدالت  که  دررانتخابات  دادند  و بعدش کلا به تاریخ پیوست,   چاپ اسکناس,   پراید 7/5میلیونی که 21میلیون  شد و پژو 12میلیونی که 35تا 42میلیون تومان شد   اجناس که  روزانه   قیمتشان بالا میرفت,  اساتید دانشگاه که اخراج میشدند,  .....
همه و همه   مقصر  صد در صد   آن
هاشمی رفسنجانی است   
ما   از هاشمی رفسنجانی   متنفریم  
همه چیز تقصیر اوست
از صدا و سیما هم  ممنونینم  
حتی  در این مستندها   حداد عادل را هم نشان داد
که  فرمود   هاشمی مقصراست  
ما تشکر میکنیم
که   از  سال  86تا کنون   همه چیز و از قول همه   هرروز  علیه هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی  و وصل کردن  انها به امریکا و  اسراییل و عربستان  و انگلیس   
حرف میزنند  و  به  انها  یک ثانیه هم  حق حرف زدن نمیدهند.
چه  معنی داره   به انها وقت بدهند

مگر  حمید رسایی و کوچک زاده و  حسن عباسی و  شریعتمداری و صادق محصولی و  ماندگاری و فدایی و  روح الله حسینیان و زارعی و کوثری و جبهه پایداری
نیستند   ,که به  امثال  هاشمی و خاتمی  فتنه گر  وقت بدهند ؟
ما مردم   عزیز ایران   تمام  قد   از صداوسیما تشکر میکنیم
و   اگه   جبهه پایداری  و  دلواپسان    با تمام رسانه ها  و صدها کانال  رادیو تلویزیونی و  پول کلان  
و در اختیارداشتن مطلق  مساجد وحسینیه ها و مهدیه ها
و امام زاده ها و سپاه و بسیج و مدارس و ادارات و دانشگاهها   و  ...
بازهم   دو سه درصد   مردم  قلبا   آنهارا   قبول ندارند و
رأی نمیدهند به آنها    
ربطی به صداوسیما ندارد و چیزی از ارزش های آن کم نمیکند
صداو سیما   اگر   با برنامه نود   رسایی و مصباح و  فدایی  مصاحبه کند  صد بار پخش میکند.
خب اگر  شورای سیاست گذاری و  ومدیران صداو سیما  از پخش مصاحبه دکتر ظریف با فردوسی پور   خودداری میکنند  
دلیلش   سواد دکتر ظریف و ارتباطش با هاشمی و خاتمی و اصلاحات هست  ,    و  محبوبیت ایشان  نزد  ملت بزرگ ایران است, و این گناه کمی نیست.
ما  از صداو سیما  تشکر میکنیم
ما از هاشمی خاتمی ظریف    سیدحسن خمینی و طرفدارانشان  اعلام برایت میکنیم

پاسخ متن طعنه آمیز:

نتیجه گیری اول از مستند صدا و سیما  بسیار عالی و صحیح است سرچشمه تمام خیانتهای اتفاق افتاده در سال 88 دنیا طلبی و خباثت موسوی ، کروبی ، خاتمی و سکوت و حمایت پشت پرده هاشمی بود.

اما دومین برداشت از مستند : احمدی نژاد در سالهای تصدی ریاست جمهوری اشتباهاتی داشت و خدماتی ولی حجم خطاهای  احمدی نژاد در مقایسه با حضرات خاتمی و رفسنجانی مانند حجم هسته اتم است در مقابل سیاره مشتری

جهت یاد آوری برخی از خیانتهای و مشکلات کشور در زمان  اقایان  هاشمی و خاتمی را برمیشمریم(البته ممکن است برخی از این موارد از دید  شما خدمت به جهان تلقی شود):

اشتباهات هاشمی رفسنجانی:

  1. تورم 50درصدی در برهه ای از دولت ایشان
  2. تکیه بیش از حد به قشری محدود از تکنوکرات ها
  3. اجرای نامناسب طرح تعدیل اقتصادی و توصیه‌های بانک جهانی
  4. فضای بسته سیاسی(حبس و توقیف روزنامه های اصولگرای مخالف هاشمی)
  5. رشد علمی و تکنولوژی کند
  6.  بسته شدن و امنیتی شدن فضا
  7.  اشرافی گری ، اقازاده سالاری
  8. فساد خانواده و حمایت از انها
  9.  طرح ها و پروژه های نیمه تمام، فضای، بسته سیاسی
  10. کسی جرات انتقاد از سیاست های دولت را نداشت
  11.  ایجاد زمینه رانت خواری برخی اطرافیان ،
  12. ایجاد قتصاد نفتی – کوپنی
  13. سقوط قیمت نفت بدلیل ناتوانی کنترل بازار تا بشکه ای 8 دلار
  14.  جلوگیری از توسعه علمی و ورود تکنولوژی به داخل کشور
  15.  نهادینه شدن فرهنگ پارتی بازی و زیر میزی
  16. تشکیل زندگی اشرافی و تجملاتی برای خود
  17. اعتقاد به لزوم فاصله طبقاتی
  18. اعتقاد به اینکه چرخهای توسعه ( غربی) به هرقیمتی باید به حرکت درآید و اگر عده ای ( مستضعفین یا به روایت دولت هاشمی اقشار آسیب پذیر ) زیر این چرخها له شدند اهمیتی ندارد.
  19. ارتباط غیرقانونی و مشکوک با سران رژیم منحط عربستان سعودی ( خائن الحرمین الشریفین)
  20. نامه تهدید آمیز به امام خمینی (ره) در سال 59  (http://anychiz.blogfa.com/post-31.aspx)
  21. نسبت دروغ به حضرت امام
  22. تلاش برای محدود کردن یا سلب قدرت رهبری
  23. متهم کردن نظام مقدس جموری اسلامی به تقلب و خیانت

 

اشتباهات  و خیانتهای خاتمی:

  1. اختلاس و فساد مالی در دولتهای قبل مخصوصا اصلاحات نیز موارد متعددی داشته است !
    شهرام جزایری، هواپیمای شخصی خاتمی، پرونده استات اویل و ...
  2. حفظ ارزش پول ملی در دوران خاتمی و تا حدود یکسال باقیمانده دولت احمدی نژاد تقریبا برابر بود !
    یعنی در صورتی که جنگ ارزی و فشارهای اقتصادی یک سال و نیم پایانی دولت دهم نبود، چه بسا رکورد دولت اصلاحات نیز زده می شد .
  3. اهانت های خاتمی به اسلام و منتقدان ، و همچنین سکوت وی در برابر مواضع اهانت بار یارانش در حافظه تاریخ ثبت است .
  4. سیاست خارجی خاتمی منفعلانه و مغایر با وظایف ذاتی وی بود .
  5. اصلاح‌طلبان با شعار آزادی بیان و ایجاد فضای باز رسانه‌ ای ، اصلی‌ترین ارزش‌های انقلاب و اسلام را زیر سوال برده و کشور را با مقوله جدیدی به نام تهاجم فرهنگی روبه رو کردند.
  6. تعهدات خاتمی به غرب برای خلع سلاح حزب الله
  7. حادثه کوی دانشگاه و افتضاحات بعدی آن . میلی به باز کردن پرونده مشتی اراذل ندارم ولی هنوز در مورد بی سیم های وزارت کشور خاتمی  که در دست کودتاچیان بود به مردم توضیح داده نشده است و اگر نبود تدابیر رهبری و هوشیاری مردم ،کشور ما به سرنوشت  گرجستان دچار شده بود...
  8. قتل های زنجیره ای که حادثه ای کم نظیر از تمامی جهات علی الخصوص نحوه برخورد با عاملین و بی آبرو کردن نظام و دستگاه اطلاعاتی کشور توسط خود مسئولین بود
  9. هجمه بی وقفه به اسلام ، ائمه اطهار ، امام خمینی ، رهبری ، شهدا ،سپاه ، شورای نگهبان و... .در دوران ریاست جمهوری
  10. ماجراهای غم انگیز مجلس ششم که تنها کاری که نکردند توجه به مردم بود .
  11. لو دادن تصمیمات شورای عالی امنیت ملی به نحوی که رادیوهای بیگانه شاید یک ساعت بعد از آنها اطلاع داشتند .
  12. سفر رییس جمهور سابق به صورت سری به کنفرانس گروه بیلدربرگ(فراماسونری-صهیونیستی) در سال 1999و ارائه تز گفتگوی تمدنها و تصویب آن یک سال بعد 2000در سازمان ملل و نامگذاری سال 2001به این نام و در پی آن ارائه تز جنگ تمدن ها توسط ساموئل هانتینگتون در آمریکا .
  13. دست دادن رئیس جمهور سابق با زنان در ایتالیا که ابتدا تکذیب بعدا توجیه شد و سکوت مرگبار همه در خصوص بدیهی ترین چیز(حرام بودن) حتی علما و بی آبرو کردن شیعیان در بین مسلمین - شخصی که خود رو فرزند زهرا می داند و پاک بی عیب ؛ چگونه با زنان اجنبی دست میدهد ؛ آیا فرزند زهرا و علی این گونه است؟
  14. خاتمی کسی است که عملا نابودی دین در برابر آزادی را خواستار است (سخنان خاتمی در دانشگاه) .
  15. تورم زمان خاتمی به گفته بانک مرکزی بیست و پنج درصد بوده
  16. مبلغ 50000000000 دلار برداشت از صندوق ذخیره ارزی طی سالهای ریاست جمهوری خاتمی جارو کردن حساب ذخیره ارزی نیست؟
  17. در دولت آقای خاتمی هر نه روز یک بحران بود (نقل از خود آقای خاتمی) .
  18. ضعف تیم دیپلماسی وی در مقابله مستحکم و کسب بهترین برد در برابر خارجیان
  19.  تخریب فرهنگی ایران اسلامی و آوردن فرهنگ های غلط"
  20. میان رییس جمهور و اپوزیسیون بودن سرگردان بود
  21. نداشتن اقتدار در حد یک رئیس جمهور
  22. ناتوانی در حفظ حقوق بین المللی کشور(مثل حق 50 درصدی دریای خزر)
  23. آقای خاتمی هم در سال اولی که رئیس جمهور شدند، مسئله آقای کرباسچی که به وجود آمد، آقای کرباسچی متهم به اختلاس از شهرداری بود، قانون می گوید اگر کسی بیش از ده هزارتومان متهم به اختلاس شود، باید توبیخش کنند. ایشان نامه نوشتند که مقام معظم رهبری شما دستور بفرمایید، آزادش کنند.
  24. آقای خاتمی در جواب به دانشجویان معترض گفت : "می دهم، بیرونت کنند، آدم باشید!" در صورتی که همین برخورد، بلکه بدتر از آن با آقای احمدی نژاد شد ولی گفت من تحمل می کنم .

خیانتهای آقای خاتمی انقدر زیاد است که در این متن نمیگنجد...............

اما گفته شد که تمام مسجد ها و حسینیه ها و پایگاه های بسیج در اختیار  مخالفان آقایان خاتمی و موسوی است. که این حرف کاملا درستی است اماکنی که گفته شد عموما در اختیار افراد متعهد و مذهبی می باشد و با توجه به این که حضرات(موسوی و خاتمی) از اسلام و انقلاب فاصله گرفته اند و باغی بر انقلاب هستند طبیعی است که در میان مذهبیون پایگاه اجتماعی نداشته باشند. اما در مورد این آمار دو سه درصد هم تعجبی ندارد کسانی که رای بیست و چهار میلیونی مردم در سال هشتاد و هشت را ندید می گیرند از این دست آمار ها هم ارائه می دهند.

عمده دلیل عدم پخش مصاحبه اقای ظریف با فردوسی پور بی ربط بودن این گفتگو با موضوع برنامه نود می باشد.شاید خاله شادونه هم تصمیم بگیرد در برنامه اش از اقای ظریف دعوت کند آیا انتظار دارید صدا و سیما اجازه پخش بدهد؟؟

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 694 تاريخ : يکشنبه 13 دی 1394 ساعت: 2:58

متن شایعه:

تاجیکستان روی پول جدیدش عکس فردوسی ابن سینا روگذاشته،
اماایران عکس قدس کعبه گذاشته.
 المان روپست مرکزیش عکس داریوش گذاشته، اماایران کلمات عربی نوشته.
 امریکاه تودادگاه هایش عکس کورش زده،ایران عکس عربی زده. سازمان ملل منشورکورش زده، ایران رساله عربی زده.
روسیه توورزشگاهاش عکس رستم زده، ایران اسم قهرمانان عربی زده.
 یونان یک کتاب تاریخ داره مخصوص ایران که همه تومدرسه خوندنش، ایران کتاب تاریخش مخصوص عرباست.
 افسوس و صد افسوس!!!!
از سلطان ظالمی پرسیدند: چه می خوری؟ گفت:گوشت ملت.
گفتند چه مینوشی؟ گفت:خون ملت.
گفتند چه میپوشی؟ گفت:پوست ملت.
گفتند اینها را از کجا می آوری؟ گفت:از جهل ملت.
گفتند چگونه این جهل را نگاهداری می کنی؟ گفت:در جعبه ای طلایی به نام "مقدسات"
گفتند از این جعبه چگونه محافظت میکنی؟ گفت:بوسیله خرافات!!!
: دینی که با خوردن آب در ملأ عام به خطر بیفته، ولی خوردن حق مردم تکونش نده، دین نیست، توهمی است برای عوام و نعمتی است برای خواص!!!
ﻧﺰﺩﯾﮏ ٣٨ ﺳﺎﻟﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺭ ﺩﻋﺎ ﻭ ﻋﺰﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﯾﻦ ﮐﺮﺩﯾﻢ؛

٨ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻧﺼﻒ ﺩﻧﯿﺎ ﺟﻨﮕﯿﺪﯾﻢ؛

١٥ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ!!!

ﭼﻪ حکمتیه ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﻫﻤﮥ ﺩﻧﯿﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ؟؟!!!

ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻗﻄﺐ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﯿﺸﻪ،

ﺩﺑﯽ ، مركز تجاری ﺁﺳﯿﺎ ﻣﯿﺸﻪ،

ﮐﺮﻩ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﺍ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ؛

ژاپن کل بازار الکترونیک جهان رو به خودش اختصاص میده.

ﻗﻄﺮ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺸﻪ!!!

ارمنستان اولین درآمدش صادرات برق به ایران میشه،

تایلند اولین مشتری توریستش ایرانیها میشن،

اسپانیا زعفران ایران رو میگیره و اولین درآمدش صادرات زعفران به دنیا میشه.
#اونوقت
ﻣﺎ ﺍﺯ ﺳﻮﻣﺎﻟﯽ ﻭ ﺑﻨﮕﻼﺩﺵ ﻓﻘﯿﺮ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﯿﻢ؛

ﺗﻮ ﺻﻒ ﺳﺒﺪ ﮐﺎﻻ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ!!!...

كجای ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ؛؟؟؟؟؟

ﯾﺎ ﺩﻋﺎﻫﺎ ﺭﻭ، ﻋﻮﺿﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ،
ﯾﺎ ﺩﻋﺎﯼ ﻋﻮﺿﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ،
ﯾﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ،
ﯾﺎ ﺑﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﻫﺎ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﻢ،
ﯾﺎ ﻋﻮﺿﯽ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﺨﻮﻧﻦ،
ﯾﺎ ﻋﻮﺿﻤﻮﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﻋﺎ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ،
یا عوضیا دارن میبرن و میخورن و ما فقط دعا ميخونيم.!!!
 .
اگر خرمشهر را خدا آزاد كرد!!..

بگذاريد

فلسطين را هم خدا آزاد كند

مگر خدای ما با خداي آنها فرق میکند؟؟؟؟؟
در ایران باستان ٬ هنگامی کودکی به دنیا می آمد ٬ درختی در زمین می کاشتند

اکنون که کودکی زاده می شود ٬خون حیوانی را به زمین می ریزند
بزرگترین حقارت تاریخ، یخ زدگی مغزانسانهاست ..
دلخوشیم به کدام راه نجات؟؟؟
در روزگاری كه همه از "مرغ" حرف می زنند كسی از "خروس" نمیگوید، زیرا همه به فكر سیر شدن هستند نه بیدارشدن..!
فانوسهای ده میدانند بیهوده روشنند!
و سگان ده نیز میدانند بیهوده بیدارند!!!
وقتی در روشنی روز دزدها به مهمانی کدخدا میروند!!

پاسخ

قسمت اول (دروغهایی بس بزرگ ):

۱-روی سامانی (پول تاجیکستان) اثری از فردوسی نیست و تنها تصویر ابن سینا درج شده که به دلیل ارتباطات فرهنگی و پیشینه مشترک دو کشور است. نمادهای دینی برای بزرگداشت باورهای دینی مردم ایران است و روی اسکناس ده‌هزار تومانی نیز تصویر آرامگاه سعدی قرار دارد!

http://www.akhbarbank.com/vdceen8z.jh8fvi9bbj.html

۲) در قوس طاقهای ساختمان قدیمی پست برلین که حدود۱۸۸۱٫م ساخته شده سردیس ۲۶ نفر از مشاهیر جهان از جمله داریوش، کریستف کلمب، مارکوپولو و… نصب شده و منحصر به داریوش نیست.

http://de.wikipedia.org/wiki/Postfuhramt

۳) ادعای نصب عکس کوروش در دادگاههای امریکا و یا عکس رستم در ورزشگاههای روسیه صحت ندارد و در هیچ منبع معتبری هم یافت نشد!

۴) برخلافِ ادعای نویسنده، کلماتِ عربی روی آرم و یا سردرِ پست جمهوری اسلامی ایران دیده نمی‌شود!

http://yon.ir/irpost

۵) ادعای تعلق کتاب تاریخ مدارس ایران، به اعراب کذب است و همه ما در ایام مدرسه تاریخ ایران در ادوار مختلف را خوانده ایم!

http://shayeaat.ir/post/50

۶) اگرچه نسخه ای از منشور کوروش که با هدف لائیک نشان دادن ایران توسط خاندان پهلوی به سازمان ملل ارسال شد در آنجا به نمایش گذاشته شد، اما اصالت، ترجمه و برخی موارد آن در میان کارشناسان جهانی محل بحث است.

http://tarikhirani.ir/fa/files/54/bodyView/154

۷) ادعای تدریس کتابی منحصر به تاریخ ایران در مدارس یونان در منابع معتبر یافت نشد و در مدارس همسایه یونان و رقیب تاریخی ایران یعنی ایتالیا نیز به تاریخ ایران بسیار محدود پرداخته شده است!

http://khabaronline.ir/detail/322868

۸) غرب به تاریخ و مفاخر ایران احترام نمی گذارد و در صورت چشم‌پوشی از جنایاتشان در سرقتِ آثار تاریخی ما، بازهم تلاشهای فرهنگی و رسانه ای در تحریف تاریخ ایران باستان با فیلمهایی چون ۳۰۰ و اسکندر و عدم عکس‌العملِ شایسته‌ از ملی‌گرایان تایید کننده کذب بودن این ادعاهاست .

http://yon.ir/takhrib

۹) متن القاء می‌کند ایرانِ امروز، عرب‌گرا و اجنبی‌پرست است؛ در حالی که خود از ایران‌گراییِ سایر کشورها تمجید می‌کند! این شایعات با ظاهر وطن دوستی، اسلام‌ستیزی را دنبال می کنند.

 

قسمت دوم  (دین در خطر نیست شعور شما در خطر است):

 

1- هرجامعه ای برای حفاظت از هنجارهای تعریف شده اش ضوابط و مقرراتی در قبال هنجارشکنان وضع می کند .

وجود دادگاه ها ، زندان ها، مجازات ها و .... از این دسته قوانین محسوب می شوند .

اسلام به دلیل کامل و مترقی بودن تنها دینی است که قوانین اجتماعی دارد لذا مجازات های تعریف شده در اسلام نشانگر اهمیت به قوانین اداره جامعه است .

2- قوانین اجتماعی در اسلام از جانب خداوند ابلاغ می‌شود و بشر تنها حق دارد این قوانین را استنباط و اجرا کند.

3- کسیکه در یک حکومت اسلامی علناً روزه خواری می کند یک هنجار شکن محسوب می‌شود بنابراین باید مطابق با قوانین با او برخورد شود.

4- خوردن حق مردم در دین اسلام مجازاتی بسیار سنگین دارد تا جاییکه نماز گزار اگر آب وضویش یا مکانش یا ظرف آب وضویش یا حتی یک نخ از لباسش غصبی باشد نمازش باطل است.

رباخواران به عنوان کسانیکه با خدا می جنگند معرفی شده اند.

5- وجود آیات و روایات بسیاری در مورد رعایت حق مردم نشان از اهمیت موضوع دارد.

6- آنانی که اینگونه قلم علیه دین خدا می زنند و با تعصب خود مصمم شدند خدشه به دین دارد کنند بدانند که " والله متم نوره ولو کره الکافرون"

همچنین بدانند جزو یکی از دو گروهی هستند که ما هر روز در نماز از خدا درخواست می کنیم که از این افراد نباشیم

" غیرالمغضوب علیهم و لالضالین"


قسمت سوم (مشکل ما کجاست؟؟؟):

1- درابتدای متن سعی شده نقاط قوت جمهوری اسلامی ایران به عنوان نقاط ضعف جلوه داده شود.اینکه صدام حسین هشت سال با کمک قدرتهای بزرگ به ایران حمله کرد مشکل ماست؟؟؟اینکه 38 سال است سخت ترین تحریم هایی  توسط آمریکا و متحدینش به صورت ظالمانه بر  ما تحمل شده است مشکل ماست؟؟؟ پاسح روشن است هر کشوری که زیر بار ابر قدرتها نرود و بخواهد مستقل باشد باید عواقبش را هم بپذیرد.

2- مشکلات اقتصادی ایران حقیقتی انکار ناپذیر است اما نادیده گرفتن تمام پیشرفت ها و افتخارات ایران نیز بی انصافی است ایرانی که با وجود جنگ و تحریم  جزیره ثبات و امنیت خاور میانه است و رتبه اول پیشرفت علمی منطقه را داراست:

اعلام رتبه ایران در تولید علم جهان - آفتاب

 

3-  گوشه ای داشته های و افتخارات ایران اسلامی در لینک زیر:

اینجا ایران است

4- و اما کشور های نام برده شده:

جالب است بدانید که:

صنعت فحشا قطب اقتصاد تركیه است.

 

و دبی با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند:

غروب دبی در افق بحران - خبرآنلاین

 

و کره جنوبی و ژاپن عملا جزو دارایی های امریکا هستند و ذره ای استقلال ندارند و در خاک ژاپن به دختر ژاپنی تجاوز میشود ولی دولت ژاپنبه دلیل قانون کاپیتولاسیون حق محاکمه ندارد:

باز هم تجاوز گروهی سربازان آمریکایی؛ اینبار به یک دختر ژاپنی


جمعیت قطر دو  میلیون نفر است و منابع نفتی به اندازه ایران دارد آیا مقایسه کار درستی است؟؟؟

قطر - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

 و اما مورد آخر ساده لوح ترین آدم ها هم میدانند کشوری مانند ایران که مرزهای گسترده دارد به جای انتقال برق از جنوب و مرکز کشور که نیروگاه و سد قرار دارد که صرفه اقتصادی ندارد از کشور های همسایه برق وارد کرده و انرزی های دیگری که کشور هایی مانند ارمنستان محتاج ان هستند مانند گاز را به قیمت بسیار بالا به ان کشور صادر میکند.

الف - ارمنستان دومین واردكننده گاز ایران شد

مشکل ما عوضیهایی هستند که به جای افتخار به این مرز و بوم شایعات و شبهات پر از دروغ و فرافکنی را تولید کرده  و ذهن جوانان را مشوش میکنند.


قسمت چهارم (فلسطین را  هم خدا آزاد خواهد کرد ):

1- برای آزادی فلسطین هم باید مثل خرمشهر هم دعا کرد و هم تلاش و البته طراح شبهه دنبال این است که آرمانهای مقدس ما مثل استکبارستیزی و دفاع از مظلومان را زیر سوال ببرد شهیدانی هم که جانشان را در خرمشهر فدا کردند شعار  و هدف نهاییشان ازادی قدس بود .

2- مصرف گوشت و ذبح حیوان  در ایران باستان هم وجود داشته  اسلام نیز توصیه بسیاری بر کاشت درخت و حراست از آنها دارد. محظ اطلاع در همین ایران باستان اگر کسی سگی را میکشت باید هزار مار یا هزار پرنده را قربانی میکرد تا گناهش پاک شود. پس ایران باستان زیاد طرفدار محیط زیست نبود البته گاو را بسیار دوست داشتند چون در  ایران باستان برای غسل از ادرار گاو استفاده میشد ................

3- یکی از نمادهای متن بحث ناسیونالیستی آن است که این حس را در برابر اسلام قرار می دهد توگویی اسلام دین مختص اعراب است و انگار نه انگار که اسلام دین خدا برای تمام اقوام است و خدای همه ی جهانیان یکیست!!

4- بعد از توهین و تشکیک در حقانیت اسلام بالاخره نگارنده ماهیتش را با ذکر یک پوچگرای بی خدا به اسم صادق هدایت تمام میکند، او کسیست که از عجز و ناتوانی خودکشی کرد. در این بخش به استناد سخن صادق هدایت لاش شده است تا دین و متولیان دین و حکومت و انقلاب را شریک دزد معرفی کند و اگر چه برخی از مسولان در این خصوص پاکدست نیستند ولی زیر سوال بردن تمام دین و انقلابی که چشم امید بسیاری از ملتهای حق طلب دنیا به اوست حقا تهمت و توهین و فاقد استدلال است و در جهت به ثمر رساندن خط شبهه است.

آن کس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند!

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 3853 تاريخ : دوشنبه 7 دی 1394 ساعت: 4:57

متن شایعه:

((((

لطفأاین پیام رو بارها بخونيد.

————————————————

 از پدر پرسیدم برای چی انقلاب کردید؟
پاسخ داد:
برای اسلام

گفتم :
مگه اون وقت ها نماز نمیخوندی؟
چرا

مگه مسجدنمیرفتی؟
چرا

مگه مکه نمیرفتی؟
چرا

مگه محرم تکیه ودسته نبود؟
چرابود.

مگه زنت حجاب نداشت؟
چراداشت.

مگه سود و نزول بدنبود
خیلی بدبود.

مگه ناموس محلتون حرمت نداشت؟
چرازیاد داشت.

مگه صدای اذان از رادیو پخش نمیشد؟
چرا میشد.

گفتم خب پس چه تغییری ایجادکردید؟

کمی درنگ کرد
وهیچ پاسخی نداشت

گفتم :
ولی امروز فرزندتو نماز نمیخواند
 از حج بیزارست و از حجاب گریزان و از چشم بد و نامرد مردان محله بدور نیست.
‌نزول بیداد میکند .
بانکهای اسلامی راببین!؟

مساجد خالی
و پارتیهای انچنانی شبانه ...

شاه غارت کرد؟
چقدر؟
جان بچت چقدر خورد، چقدر برد؟
 تابه حال چقدر از پول من وتو به جیب نامردان رانت خوار سیاسیون رفت؟

اسلام آمد اما از نوع جدیدش

من به فرزندم حقیقت راخواهم گفت!
ﻣﻤﻠﮑﺘﯽ ﮐﻪ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ "
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻧﺶ " ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ...!
ﺑﻘﻮﻝ ﺑﻬـــــــــــــــﺮﻭﺯ ﻭﺛﻮﻗﯽ : . ﯾﻪ ﻣـــــــــــــــﺮﺩ ﻧﺸﻮﻧﻢ
ﺑﺪﯾﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮﻡ ﺯﻧـــــــــــــــﺶ ﺑﺸﻢ ...

ﻣﺎ ﻧﺴﻠﮯ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ
ﭘﺪﺭﻣﺎﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ
ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ..
ﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﻨﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ..

ﻧﺴﻠﮯ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻭﻟﮯ ﻫﻤﻪ بي ﺍﻋﺼﺎﺑﯿﻢ ﻭ ﻣﻮجي ..!

ﻧﺴﻠﮯ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﺷﺪﯾﻢ .!
ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﻓﯿﻠﺘﺮ .!
ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺯﺩ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﻠﯿﺲ !!

ﺣﯿﻒ ﺷﺪ ...
ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﺩﻧﯿﺎيي ﮐﮧ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﻟﮕﺪ ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ..

ﺍﯾﻨﺠﺎ :
ﻣﻨﻄﻖ ، ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺍﺳﺖ
ﮐﺘﺎﺏ ، ﺩﮐﻮﺭ ﺍﺳﺖ
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ، ﺗﺒﻠﯿﻎ ﺍﺳﺖ
ﺁﺯﺍﺩﯼ ، ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺍﺳﺖ
ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ، ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ، ﺗﯿﻢ ﺍﺳﺖ
ﺷﻌﺎﺭ ﺁﺳﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺷﻌﻮﺭ ، ﻧﺎﯾﺎﺏ ﺍﺳﺖ
ﭘﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﺳﺖ ، " ﻋﺎﺭ " ﺍﺳﺖ
ﭘﯿﻨﻪ ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ، ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭﻭﻍ ، ﺣﻼﻝ ﺍﺳﺖ
ﺷﺎﺩﯼ ، ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ
ﺍﻋﺪﺍﻡ ، ﺍﺻﻼﺡ ﺍﺳﺖ
ﺍﺻﻼﺡ ، ﻓﺴﺎﺩ ﺍﺳﺖ
ﺩﺍﻧﺎ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻧﺎﺩﺍﻥ ، ﮐﺎﻣﯿﺎﺏ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭﺩ ﻣﺮﺩﻡ ، ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺭﯾــــــــﺎ ، ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻤﺎﻥ ، ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ .

ﺍﯾﻧﺠـــــﺎ
ﺍﯾـــــﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ....
چرا زمان شاه بهتر بود؟

شاید یک دلیلش این بود که:
1. هر موقع جنسی گرون می شد علما فتوا می دادن مردم نمی خریدن جنس ارزون می شد!

2. سود بانکی زیاد می شد علما فتوا می دادن سود وام های بانکی با همکاری مردم و آتش زدن اموال دولتی دوباره سودها به سرجاش بر می گشت.

3. بنزین گرون می شد علما فتوا.. مردم آتیش..

4. بیلیت اتوبوس گرون علما فتوا.. مردم آتیش..

5. توتون گرون علما فتوا.. مردم ترک سیگار..

6. قند گرون علما فتوا.. قند نجس.

7. هر مشکلی که پیش میومد علما فتوا میدادند ومردم یکپارچه عمل میکردند.

الان چی شده که صدای علما در نمی یاد؟
خدا عوض شده.. یا دین خدا؟!
شاید هم علما کاسب شدند؟!

آقای لاریجانی(ریس مجلس) دیروز در سخنرانی خودش اعلام کرد به کل دنیا:که ملت ما نشون دادن فشار تحریم ها به روی ما اثری نداشته و ندارد..
خوب چند تا سوال برادر من بگو ببینم مگه تو از مردمی؟
مگه توی مردم زندگی میکنی؟
مگه حقوق وزارت کار میگیری؟
مگه تو مستاجری؟
تا حالا شده واسه خونت خرید کنی،
اجاره بدی،فیش های آب و برق و گاز و ... پرداخت کنی،شهریه دانشگاه،هزینه های جاری زندگی رو با یک ماه حقوق700تومنی بگذرونی؟
کردی این کار رو؟
بچه دانشگاهی داری که شهریه بدی؟
میدونی چقدر از تولید کننده ها و کاسبهای این کشور توی جریان تحریم ها ورشکست شدن و الان گوشه های زندان هستن؟
زناشون طلاق گرفتن؟
بچه هاشون آواره شدن؟
فشار رو شماها نیست،
شماها سوار بر اریکه های قدرت هستید این ملت هستن که استخونهاشون زیر اریکه های
شما خورد شده و داره میشه،
شما نمیبینید و نمیخواهید ببینید..
چرا آمار خود کشی های سرپرست خانواده ها رو نمی بینید؟
از اونور تیلیاردی از کشور خارج میشه و از اینور گیر دادین به این 45 تومن مردم !!!

موافق هاااااااااااااااااااا کپی اجباری به هزار گروه کپی کنید تا برسه دست صاحبش. نگا نکن کپی کن مگه توام از مردم نیستی؟
اختلاسها به تومان:

پدیده شاندیز ۹۶٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

بابک زنجانی ۸۵٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

فساد بانکی ۳٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

منصور آریا ۱٫۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

دانشگاه ایرانیان ۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

تامین اجتماعی ۳۷۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

صادق محصولی ۳۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

معاون بانک مرکزی ۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

رحیمی معاون اول ۱۷۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

بنیاد شهید ۵۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

البته اونایی که تاالان ثابت شده ودادگستری اعلام کرده

مجموع: ۱۹۹٫۳۹۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰

جمعیت ایران: ۸۰٫۰۰۰٫۰۰۰

سهم هر ایرانی: ﷼ ۲٫۴۹۲٫۳۷۵٫۰۰۰

یعنی سهم هر ایرانی می‌شه ۲۴۹ ملیون تومان!!!

بعد بودجه واسه یارانه کم میادوبنزین آزادمیشه وفقط کافیه شمایک میلیون وام بخواین...


اگر دوست داشتین این متن را تو تموم گروها بزارین تا همه ادامه بدن...!!
تا همه بیداربشن که چی داره به سرمان میاد....!!! خدايا........!!!!)))))))

 

 

 

پاسخ شایعه قسمت اول:

1. مواردی چون نماز، مسجد و مکه رفتن تمام اسلام نیستند ، بلکه بخش اندکی از اسلام هستند.

2. با به تخت نشستن رضا شاه، تکیه‌ها بسته و عزاداری ممنوع شد .
اما محمدرضا شاه نتوانست مانند پدرش روند تعطیلی هیئت ها را کاملا حفظ کند و به گونه ای که به باور بسیاری کلید انقلاب اسلامی از دهه 1340و به ویژه محرم 1342 به خاطر همین محدودیتها در ایران زده شد.

http://chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=102040&Serv=0&SGr=0 

 

3. حجاب فردی در دوره محمد رضا شاه در پاره ای از موارد آزاد بود اما در بیشتر مشاغل، مدارس و دانشگاهها و برخی مراکز عمومی ممنوع بود
ضمن اینکه با ترویج فساد در جامعه و تقبیح نمادهای مذهبی چون حجاب، بسیاری از خانواده ها  به دنبال راهی برای حفظ حجاب نوامیسشان بودند .
کشف حجاب در عصر رضا شاه به زور سر نیزه و در عصر محمدرضا به پشتیبانی تبلیغات گسترش یافت.

http://rasekhoon.net/article/print-12955.aspx 

4. برخلاف ادعای نویسنده نه تنها نزول بد دانسته نمیشد و رایج بود، بلکه بنگاه هایی در شهرهای مختلف رسما نزول خواری می نمودند .

5. برخلاف ادعای نویسنده نوامیس مردم حرمت نداشتند و در خیابانها و محلات از سوی اوباش، افراد مست، افراد تحریک شده در سینماهای پخش کننده فیلم های مستهجن و ... مورد تعرض قرار می گرفتند .
"
روز روشن اراذل و اوباش، زنان و دختران را از سطح شهر می ربودند و با زور به شهر نو (مراکز فساد) می بردند و رژیم اقدامی به عمل نمی آورد ." 
"
خاطرات من و فرح پهلوی، چاپ سوم، مؤسسه انتشارات به آفرین، تهران، 1381، ج 3، ص 493

6. اذان پخش می شد اما رادیوی کشور مسلمان قبل و بعد از پخش اذان ، ساعتها ترانه های مبتذل و آواز زنان را پخش می کرد !

7. با طرح موارد بالا سعی شده جامعه آن روز را جامعه دینی معرفی کنند، در حالی که اینها تنها بخشی از دین بوده و جنبه های ظلم ستیز و حق طلبانه واقعی دین را در بر نداشته و ضرری برای فاسدین و فاسقین ندارند !
* رواج قوانین ظالمانه ، فسادهای مختلف ، مبارزه علنی با دین و نمادهای آن ، تقبیح و برخورد با امر به معروف و نهی از منکر بخشهایی از روی دیگر سکه می باشد .
این انقلاب مصداق بارز امر به معروف و نهی از منکر بود .
حضرت علی (ع) می فرمایند :
همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره‏ اى است در دریاى عمیق.
[نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 542 ، ح 374 ]

8. مواردی که در قسمت دوم شبهه مطرح شده عمومیت ندارد و نویسنده خصوصیات خود و همفکرانش را تعمیم داده است :
* عموم جوانان در ارتباط با خدا و اهل نماز هستند و این را در نمازخانه های دانشگاه ها و مساجد و ... میتوان دید .
* حضور پر تعداد جوانان در حج تمتع و عمره بصورت آزاد ، دانشجویی و دانش آموزی و حضور پرشمار آنان در کاروانهای زیارتی کربلا و راهپیمایی اربعین نشانه عشق و علاقه جوانان به حج و کربلای معلی می باشد .
* نگاه های ناپاک حاصل تلاشهای ضد فرهنگی و مفسده انگیز علاقمندان به تفکر شاه می باشد .
* اگرچه ایراداتی بر سیستم بانکی کشور وارد است ، اما این ایرادات قابل قیاس با دوره پیش از انقلاب و رسمیت ربا نیست .
* واژه فاحشه انقلابی غلط است !
انقلابی یعنی کسی که تفکر انقلابی دارد و اساس انقلاب ما اسلام است . در اسلام فحشا و روابط نامشروع حرام است . پس اگر کسی به سمت این مسایل رفت خودبخود از دایره انقلابی بودن خارج است .
* نویسنده مساجد و حضور جوانان را ندیده که اینطور اظهار نطر نموده است .
* تعداد پارتی ها آنقدر اندک است که همان اندک علاقمندان به آن هرنوع هزینه ای می کنند تا یک پارتی پیدا و در آن شرکت کنند !
* حداقل ثروتی که شاه موفق به انتقال آنها به خارج از كشور شد 31 میلیارد دلار بود .

http://jahannews.com/vdcbzzb85rhbafp.uiur.html 

* اسلام ، جدید یا قدیم ندارد !

دین و مکتبیست که با قرآن و روایات و اسنادش حفظ شده و هر مطلبی را میتوان با مبانی دین مقایسه کرد .

* برای آگاهی از بخشی از دستاوردهای پرشمار انقلاب اسلامی لینک زیر را مطالعه فرمایید

http://mobile.tasnimnews.com/fa/خبر/

9-. این متن مشخصا در راستای تخریب وجهه اسلام و انقلاب اسلامی آنهم در آستانه دهه فجر تهیه و منتشر شده است و استدلالات ضعیف همراه با مغلطه، روش کاری نویسنده می باشد .

10- نویسنده ضمن ایجاد شبهه ، در پایان قصد دارد مخاطب را وادار به اعتراض به بهانه های واهی نماید.

 

پاسخ شایعه قسمت دوم(نسلی هستیم):

1- . امثال نویسنده شبهه تنها زمانی از مراجع سخن گفته و استناد می‌کنند که بخواهند به ایشان حمله کنند ! و در شئون زندگی خود نیز کاری با فتاوای مراجع ندارند.
لذا هنوز فرق بین حکم و فتوا را نمی‌دانند !

2- احکامی مانند تحریم تنباکو در امور سیاسی صادر شده و می شود.
به همین دلیل به آن «حکم» می‌گویند ، نه فتوا !

3- لیست ارائه شده در متن از فتاوای علما ، بجز مورد تحریم تنباکو ، بقیه صحت ندارد .

4- سکوت هر مسلمان در برابر ظلم و پلیدیها همیشه خیانت است.
اما اعتراض منطقی و از روی وظیفه با بلندگوی دشمن شدن تفاوت دارد !

5- . بخش اعظم مشکلات اقتصادی به بحران جهانی باز می‌گردد ، چنانچه خود آمریکا و کشورهای اروپایی را نیز درگیر نموده و اقتصاد برخی از آنان را به مرز ورشکستگی کشانده است .

6- ایران به دلیل استقلال و پایبندی بر ارزشهای انقلاب اسلامی مورد تحریم‌های شدید اقتصادی نیز قرار دارد که سزاوار است ملت ایران هر چه فریاد دارند بر سر مسبب آن یعنی آمریکا بزنند ، نه این که با سخنان عوامانه مسایل را بر دوش علما بیاندازیم !

7- قسمتی از فشارهای اقتصادی ناشی از سوء مدیریت منتخبین خود ما در مجلس و دولت است. لذا می طلبد :
*
در انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان بصیر باشیم ، نه این که بدون شناخت و بر اساس جو، قومیت، فامیل ، زد و بند یا ... آنان را انتخاب کنیم .
*
نسبت به رفتار ایشان احساس مسوولیت نموده و در برابر رفتار ناصحیح احتمالی آنها ، انتقاد و اعتراض نمود.

 

پاسخ شایعه قسمت سوم (ایا زمان شاه بهتر بود؟؟؟؟):


1-  امثال نویسنده شبهه تنها زمانی از مراجع سخن گفته و استناد می‌کنند که بخواهند به ایشان حمله کنند ! و در شئون زندگی خود نیز کاری با فتاوای مراجع ندارند.
لذا هنوز فرق بین حکم و فتوا را نمی‌دانند !

2- احکامی مانند تحریم تنباکو در امور سیاسی صادر شده و می شود.
به همین دلیل به آن «حکم» می‌گویند ، نه فتوا !

3- لیست ارائه شده در متن از فتاوای علما ، بجز مورد تحریم تنباکو ، بقیه صحت ندارد .

4- سکوت هر مسلمان در برابر ظلم و پلیدیها همیشه خیانت است.
اما اعتراض منطقی و از روی وظیفه با بلندگوی دشمن شدن تفاوت دارد !

5-  بخش اعظم مشکلات اقتصادی به بحران جهانی باز می‌گردد ، چنانچه خود آمریکا و کشورهای اروپایی را نیز درگیر نموده و اقتصاد برخی از آنان را به مرز ورشکستگی کشانده است .

6-  ایران به دلیل استقلال و پایبندی بر ارزشهای انقلاب اسلامی مورد تحریم‌های شدید اقتصادی نیز قرار دارد که سزاوار است ملت ایران هر چه فریاد دارند بر سر مسبب آن یعنی آمریکا بزنند ، نه این که با سخنان عوامانه مسایل را بر دوش علما بیاندازیم !

7- قسمتی از فشارهای اقتصادی ناشی از سوء مدیریت منتخبین خود ما در مجلس و دولت است. لذا می طلبد :
*
در انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان بصیر باشیم ، نه این که بدون شناخت و بر اساس جو، قومیت، فامیل ، زد و بند یا ... آنان را انتخاب کنیم .
*
نسبت به رفتار ایشان احساس مسوولیت نموده و در برابر رفتار ناصحیح احتمالی آنها ، انتقاد و اعتراض نمود.

8-  تذکرات اقتصادی مقام معظم رهبری و مراجع به دولتهای مختلف و اشارات مستمر ایشان به مشکلات معیشتی مردم به قدری پرشمار بوده و هست که کافیست کلیدواژه های مرتبط را جهت مطالعه این اخبار در اینترنت جستجو نمود .

9- . نمود اطاعت مردم از مراجع و رهبرشان را می توان در حضور میلیونی در راهپیمایی ها و انتخابات های مختلف مشاهده نمود .

10- این شبهه صرفا به منظور تحریک مردم و ایجاد نارضایتی تهیه شده است.
این را به سادگی از وعده محال نویسنده در خصوص تحریم خرید مرغ و رسیدن قیمت به 2000 تومان می توان دریافت !

 

پاسخ شایعه قسمت چهارم (اختلاسها):

 

در این شایعه مطالب درست با غلط را تركیب كرده است.به بررسی دروغ های این شایعه میپردازیم.

دروغ اول : اختلاس پدیده هنوز ثابت نشده و در دست بررسی است و صاحب ان نیز اكنون ایران است و از ایران خارج نشده است. بنابر این ادعای شایعه پرداز راجب به اثبات آن دروغ است.

دروغ دوم : مبلغی كه به عنوان اتهام پدیده آورده شده صحت ندارد و اتهام پدیده اختلاس 96 هزار میلیارد است و در این شایعه صد برابر این مبلغ آمده.
دروغ سوم : در مورد اختلاس بابك زنجانی كل مبلغ اختلاس هشت صد و پنجاه میلیارد بوده كه در این شایعه هشتاد و پنج تیلیارد آورده شده

دروغ چهارم : فساد بانكی سه هزار میلیارد تومن بوده اما در این شایعه سه هزار تیلیارد تومن اورده شده است.ممكن است بگویید شاید مبلغش به ریال بوده اما بالای شایعه نوشته به تومان .
دروغ پنجم : ادعای اختلاس دانشگاه ایرانیان كذب بوده و هنوز در هیچ دادگاهی به صورت رسمی از آن شكایت نشده و این با ادعای شایعه كه گفته این اختلاس ها اثبات و توسط دادگستری اعلام شده اند در تضاد است.
دروغ ششم : مبلغ ادعایی برخی رسانه های غیر رسمی در مورد اختلاس دانشگاه ایران 16 میلیارد بوده است ولی در شایعه این مبلغ یك تیلیارد بیان شده است

دروغ هفتم : اختلاس تامین اجتماعی 370 میلیارد تومان بوده اما در شایعه 370 هزار میلیارد تومن آمده است یعنی صد برابر بیشتر از مبلغ اختلاس شده.

دروغ هشتم : اختلاس صادق محصولی 3 میلیارد تومن بوده اما در شایعه سی صد هزار میلیارد تومن آمده است یعنی صد برابر بیشتر از مبلغ واقعی

دروغ نهم : كل گردش مالی در اختلاس رحیمی پنج میلیارد بوده است كه هفت صد میلیون اختلاس شده است. اما در شایعه 170 هزار میلیارد تومن مبلغ اعلام شده است.یعنی صد ها برابر بیشتر از مبلغ واقعی

دروغ دهم : بودجه بنیاد شهید در بیشترین حالت 13 میلیارد تومن بوده ولی در شایعه آمده پانصد هزار میلیارد اختلاس كرده است.یعنی به اندازه بودجه یك سال ایران!!!!!!!!!!!!!!!!!
آیا با عقل جور در میاید؟

دروغ یازدهم : در شایعه اعلام شده كه بنیاد شهید 500 هزار میلیارد اختلاس كرده ولی تخلف بنیاد شهید فقط سی صد میلیون بوده است.یعنی صد ها برابر مبلغ واقعی بیشتر آورده است.

دروغ دوازدهم : مبلغی كه به عنوان مجموع مبالغ اختلاس شده آمده است از كل بودجه ایران در سی و شش سال انقلاب بیشتر است

عجیب است عده ای همچین شایعاتی را باور می كنند.
من نمی گویم اختلاس نیست اما این سیاه نمایی های بزرگ كه نشان از بی سوادی فعالان فضای مجازی دارد چه معنی جز سیاه نمایی و دروغ گویی كثیف عده ای برای وضعیت اقتصادی ایران دارد؟

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 2472 تاريخ : جمعه 4 دی 1394 ساعت: 22:50

قسمتی ار متن شبهه:

«بخشی از سخنرانی دکتر احمد دشتمرد استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در انجمن جامعه شناسی ایران»

اگر ما میگوییم زمانی كه پارس ها تمدن و دین داشتند، اعراب دختران خود را زنده به گور میكردند،
قطعا صد سال دیگر اعراب میگویند زمانیكه ما میزبان جام جهانب بودیم ایرانیها دخترانشان را به استادیوم راه نمی دادند..!! گفتیم : اقتصاد؟
گفتند : باید اسلامی شود.
گفتیم : فرهنگ؟
گفتند : باید اسلامی شود.
گفتیم : اخلاق؟
گفتند : مگر اخلاق غیر اسلامی هم داریم؟!
گفتیم : علوم انسانی؟
گفتند : انسانی چیست؟ بگو اسلامی!
گفتیم : روابط زن و مرد؟
گفتند : ای بابا..! چه معنی دارد این روابط؟!؟...........................................

 

پاسخ قسمت اول (افاضات اقای به اصطلاح جامعه شناس):

قطعاٌ صد سال دیگر اعراب می گویند: « زمانی که زنان ایرانی ..

 - ....  دانشمند بودند ما مردهامون هم عرضه هیچ کاری نداشتن فقط مصرف کننده بودن

-  .... خلبان بودند ، زنان ما تو بعضی کشورهامون اجازه رانندگی هم نداشتن

-  .... معاون رئیس جمهور و وزیرمی شدند توی بعضی کشورهای ما زنان حق رای هم نداشنند

نکته : نگاه های تنگ  و مغرضانه مانع از قضاوت صحیح می شود.

گفتیم که اینها همه باید اسلامی باشد ولی ادعا نمی کنیم که اسلامی شده . اگر اسلامی شده بود مسلماٌ مشکلات برطرف شده بود . از زمانی که جمهوری اسلامی مدعی حرکت بسوی ارمانهای اسلامی شد ، هیچگاه از توطئه ها ی دشمنان داخلی و خارجی فارغ نشده و بیشترین هزینه را در خنثی کردن این توطئه ها می پردازد . اگر به احکام اسلام بصورت کامل و همه جانبه عمل می شد نه اثری از اختلاس و رانت خواری بود و نه دیگر معضلات اجتماعی .

سال گذشته میلادی، لیستی در رسانه‌ها منتشر شد، آنچه در این لیست قابل توجه است، وجود کشورهای توسعه‌یافته در رده‌های بالای این جدول است. آمریکا، سوئد، فرانسه، کانادا، انگلستان و آلمان از جمله کشورهایی هستند که جزو ١٠ کشور پرتجاوز شناخته شده‌اند.!

و همه این فسادها نتیجه هوسرانی و دوری از اسلام است .

برای دریافت آمار بیماریهای روان پریشی ، خودکشی ها ، افسردگی ها و........... به منابع معتبر در اینترنت مراجعه کنید.

شما دچار هپروت هویت انسانی شدید که  اگر از عقل وانصاف بهره بگیرید مسلماٌ مداوا می شوید.

 اگر بدانیم  2 و نیم کیلو غذای سگ 81 هزار تومان و 2 و نیم کیلو برنج 2500 تومان

اگر بدانیم یک برس موی سگ 30 هزار تومان و برس معمولی 10 هزار تومان

اگر بدانیم قیمت یک ناخن گیر سگ 20 هزار تومان و ناخن گیر انسان 10 هزار تومان

اگر بدانیم قیمت لباس توله سگ 100 هزار تومان و لباس بچه 20 هزار تومان

آیا باید نتیجه بگیریم که سگ برتر از انسان است ؟

آیا ارزش سگ از انسان بالاتر است؟

 

 

تک جمله ای حقارت آمیز ساخته عده ای وطن فروش...... مقایسه فستیوال ابجوخوری با کشتار عمدی حجاج ایرانی.. فقط سکوت می کنم و افسوس میخورم که حتی زبان فارسی و هویت ایرانیم را با چنین موجودات پستی شریک هستم...

 

پاسخ قسمت دوم (تاریخ اعراب):

1. از ۴ مورد ذکر شده در شبهه ، ۲ مورد یعنی واقعه عاشورا و کشته شدن مختار ، تقابل حق و باطل بوده است

2. جنگ و منازعات منحصر به اعراب نبوده و این رخداد در تاریخ تمام ملتهای جهان بوده و هست !
برای فهم آن اندکی مطالعه تاریخی کفایت می کند

3. بر خلاف ادعای نویسنده ، مکتب یهود از قرنها پیش و در طول تاریخ در حوادث جهان نقش آفرینی می کرده است
*
نقش یهود در حوادث صدر اسلام

http://www.pajoohe.com/25513/index.php?Page=definition&UID=25418

* نقش یهود در واقعه‌ عاشورا

http://www.rasanews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=152193

* نقش یهود در شهادت امامان معصوم (ع)

http://tahoor.com/fa/Article/View/114916

4. نقش آفرینی صهیونیسم در غالب جنایتها و قدرت طلبی ها در طول تاریخ ، از جمله آمریکا ، داعش و ... به چشم می آید

http://ia.ir/theme1/fa/pages/4.aspx?id=81495781&lang=fa&!rw!=true

 

 

 

پاسخ قسمت سوم(کم ارزش ترین پول دنیا):

دروغی دیگر
سه کشوری که کم ارزش ترین واحد پولی در جهان را دارند:

به گزارش نیویورک تایمز, سه کشوری که کم ارزشترین واحد‌های پولی جهان را در اختیار دارند به شرح زیر است:

1-زیمبابوه (بزرگترین اسکناس برابر با 10 میلیون دلار زیمبابوه)
هر ده میلیون دلار زیمبابوه برابر با حدود 4 دلار آمریکا

2-ویتنام (بزرگترین اسکناس برابر با 500 هزار دونگ ویتنام)
هر پانصد هزار دونگ ویتنام برابر با حدود 31٫37 دلار امریکا

3-اندونزی (زرگترین اسکناس برابر با 100 هزار روپیه اندونزی)
هر صد هزار روپیه اندونزی برابر با حدود 11٫05 دلار امریکا

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 3828 تاريخ : سه شنبه 24 آذر 1394 ساعت: 19:26

شايد بسيار شنيده باشيد سؤالاتي هم چون: موضوع فلسطين به ما چه ارتباطي دارد؟! / چرا با وجود تمامي گرفتاري ها و مشكلات داخلي بازهم بايد به فكر مسأله فلسطين باشيم؟! ما با دولت اسراییل مشکل داریم پس چرا با ملت اسرائیل دشمنی می کنیم؟

 

اما بسي جاي تعجب دارد كه برخي افراد در داخل كشور، سعي در القاي شك و شبهه در اين موضوع اساسي جهان اسلام بلکه بشریت دارند و با طرح سؤالاتي نامربوط و بي اساس مي كوشند كه اذهان جامعه مسلمان ايران را از اين مسأله مهم دور سازند.

 

1- ما بعنوان يك مسلمان وظيفه داريم از هم كيشان و هم مذهبان خود درمقابل دشمنان مشترك، سکوت را جایز ندانسته و از آنها دفاع نماييم.


دين اسلام، دين رحمت و عطوفت و حمايت بين دوستان است و گرايشات قومي و نژادي و گروهي درآن راه ندارد. پس سخن به ميان آوردن از اينكه ما ايراني هستيم و منازعه بين عرب و عجم مسبوق به سابقه بوده و مارا چه به حمايت از اعراب؛ كاملاً مردود است.


در قرآن خدا آمده است: «محمّداً رسول الله الذين معوا اشداء علي الكفّار رحماء بينهم»(فتح/29) كه اين آيه اشاره مستدل و مستقيم بر وحدت و يكپارچگي و مهرباني با هم كيشان و هم مسلكان و برخورد شديد و قاطع با كفار و ظالمان داشته و دارد كه مصداق عيني "الكفّار" در جهان امروزي آمريكا و اسرائيل غاصبند.

 

2- هويت ملّي ايرانيان درتضاد آشكار با موجودیت اسرائیلیان قرار دارد بطوريكه هيچ وجه اشتراكي في مابين ما و آنها وجود نداشته و ندارد.


عقايد، افكار، آداب، سنن، انديشه، اعتقادات، نگرش و دريك كلام منافع ايران و اسرائيل در برابر هم قرار دارند كه اين امر نيز لزوم مبارزه با آنها را دوچندان مي كند.



بعنوان مثال؛ ترويج ايران هراسي و نشان دادن چهره اي موحش از ايران و ايراني در نزد افكار عمومي بين الملل؛ ترور ناجوانمردانه دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی؛ تجهيز و تعليم گروهك هاي ضد انقلاب در جهت اقدامات خرابكارانه در ايران و قرباني كردن هموطنان بي گناه و هم چنين جاي دادن فرقه ها، گروه ها و سازمان هاي معاند و مخالف با مردم و نظام اسلامی ایران؛ تنها گوشه اي از فعاليتهاي اين رژيم درجهت ضديّت با ملت و نظام جمهوري اسلامي است كه مي توان به آنها اشاره كرد.

 

علت اصلی دشمنی با ما رژیم غاصب و جلاد اسرائیل در یک کلمه این است که اساساً یک کشور یا دولت نیست و فقط برای "دشمنی با مسلمانان" تأسیس شده است. فقط یک پایگاه نظامی صهیونیسم بین‌الملل، برای تصرف اراضی و سرمایه‌های مادی و معنوی خاور میانه است. پس هر عاقلی، با دشمن خود، دشمن است.

 

علت دشمنی بین مردم ایران و اسراییل:

 

تاریخ گواهی می دهد ساکنان اسرائیل از نقاط دیگر جهان به سرزمین فلسطین آمده اند و در یک فرایند غیر متعارف، کشوری به نام اسرائیل را شکل داده اند، تردیدی نیست و بازگشت سرزمین های اشغالی به صاحبان اصلی اش، ‌آرمانی غیر قابل اغماض در جهان اسلام به شمار می رود.

 

عمده مهاجران یهودی ،‌ با گرایش های صهیونیستی به این سرزمین آمده اند و بسیاری از آنان چه در تأسیس اسرائیل و چه در رشد و نمو و اداره آن در 6 دهه گذشته نقش آفرین بوده اند.

در این میان دارندگان گرایش های صهیونیستی که از منظری ایدئولوژیک به ماجرا می نگرند،‌ خود را موظف به عداوت با ما می دانند که نباید با خوش بینی و ساده لوحی، از آنها غافل شد.

 

بر خی می پرسند آیا کودکی که در کشوری به نام اسرائیل به دنیا آمده و طبق آیه قرآن "با فطرت پاک متولد شده است" ‌را می توانیم صهیونیست و دشمن بنامیم و حکم به نابودی او کنیم؟؟

پاسخ این سوال این است این  کودک تا وقتی که کودک است و خوب و بد را تشخیص نمی دهد.

دشمن ذاتی هیچ ملتی نیست ولی همین کودک وقتی به یک فرد بزرگسال در جامعه تبدیل می شود.و تاریخ شصت ساله جنایت و غارت پدران خود را می بیند دو راه پیش روی خود دارد یا دولت تروریست تشکیل شده توسط پدران خود را تایید و حمایت کند و یا به هرنحوی با آن به مخالفت برخیزد اینجاست که اگر گزیته اول را انتخاب کند دشمن هر انسان آزاده ای با هر مذهب و عقیده ای خواهد بود.

پس علت اصلی دشمنی ما، عدم قبول مشروعیت غصب کشور و خاک دیگران است.

 اگر دزدان جنایتکار خانه‌ی همسایه شما را غصب کردند، اهالی آن را بیرون ریختند و آنجا را پایگاه کردند برای غصب خانه‌های دیگران در عین حال با شما اظهار دوستی نمودند حتی اگر شما به هیچ مذهبی پایبند نباشید وجدان و انسانیت شما اجازه دوستی با دزدان و غاصبان را می دهد؟؟

 

یکی از شگردهای اسراییل در سالهای اخیر ‌این است که مدام بر دوستی با مردم ایران و متمایز کردن مردم از حاکمیت تاکید می کنند و حتی در مقاطعی درباره برخی مشکلات داخلی کشورمان با مردم ایران ابراز همدردی کرده اند.

 

حتی اگر کسی مسلمان هم نباشد و فقط ملی‌گرا باشد، می‌داند و می‌فهمد که نقطه‌ی آغاز اسرائیل به عنوان پایگاه نظامی صهیونیسم بین‌الملل به مرکزیت امریکا و انگلیس، سرزمین فلسطین بود، اما هدف کلی و نقطه انجام، تمام خاورمیانه است که کشور او را نیز شامل می‌گردد.

 

واقعیت این است که حکومت  ایران و مردم ایران اراده ای برای قتل عام 6 میلیون انسان ساکن در اسرائیل ندارد و حتی تصور چنین اقدامی نیز در میان ایرانی ها محال است؛ مگر فرهنگ اصیل ایرانی و آموزه های "دین صلح و رحمت"، ‌این اجازه را به ما می دهد که حتی بر فرض توان،‌ 6 میلیون انسان را بکشیم و با وجدانی آسوده به خانه برگردیم؟!

 

 بلکه بهترین راه برای حل بحران 60 ساله فلسطین،‌ برگزاری یک همه پرسی عمومی با شرکت تمام ساکنان اصلی فلسطین است.

از این رو، موضع جمهوری اسلامی این است که می‌گوید: از مردم فلسطین (اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی)، برای تعیین سرنوشت‌شان رأی‌گیری کنید.

در خاتمه دقت شود که در تعاملات [سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و ...] بین کشورها، مقوله‌ی "دوستی و دشمنی" با مقوله "ارتباط" بسیار متفاوت است. ما با هر کشوری که موافق و همسو نباشد نیز می‌توانیم "ارتباط" داشته باشیم، و البته در هر "ارتباطی" باید به منافع توجه شود. اما ارتباطِ دوستی با دشمنی که قصد هلاکت را دارد، احمقانه است و سرنوشت و نتیجه‌ای جز همین فلاکتی که بر سر اعراب و سایر دوستداران "اسرائیل" آمده نخواهد داشت.

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : اسرائیل , , فارسی , , بزرگ , , و ایران , اسرائیلیات , , بیخ گوش ایران , , به فارسی , اسرائیلیهای ایرانی تبار , , و فلسطین , , به انگلیسی , , نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 778 تاريخ : سه شنبه 17 آذر 1394 ساعت: 9:51


 

یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است. جهت معرفی و بررسی نحوه فعالیت این جریان به طور خلاصه مطلبی دو قسمتی به صورت پاورپوینت خدمت حقیقت جویان تقدیم میگردد.

دانلود قسمت اول:

معرفی و شناخت افکار جریان شیرازی

دانلود قسمت دوم:

به زودی..........

 

دانلود کلیپهای مرتبط با این موضوع:

 

سخنرانی استاد احمد پناهیان در مورد خاندان شیرازی

 

نظر استاد رحیم پور راجب عمامه های انگلیسی و مداحان جعلی

 

آیت الله مهدوی (حفظه الله) در مورد فتنه شیرازی ها

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : پاورپوینت , , پاورپوينت سياسي , دانلود پاورپوینت , , پاورپوینت علوم , , پاورپوینت اندیشه , , , , قالب پاورپوینت, جریان شیرازی , جریان شیرازی ها , جریان افراطی شیرازی ها , جریان انحرافی شیرازی ها , جریان انحرافی شیرازی , ملاباسم و جریان شیرازی ها, , پاورپوینت جامعه شناسی , , پاورپوینت درس مشارکت , , پاورپوینت جریان های , , پاورپوینت های سیاسی , , نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 991 تاريخ : پنجشنبه 21 آبان 1394 ساعت: 18:55

سلام

 

در این مطلب سعی دارم چند مورد از شبهات بی اساس در مورد واقعه عاشورا رو بررسی کنم.

نکته اول: ایا کودک شیرخوار اب می خورد و گردن دارد؟

ابتدا باید خدا را شکر کرد که دشمنان اهل بیت(ع) را از احمقان قرار داده است حضرات انگار در عمرشان نوزاد ندیده اند.

اولا :وقتى أصحاب امام حسین و تمام نزدیکانش به شهادت رسیدند و جز پسرش علىّ زین العابدین (ع) و فرزند شیرخواره کسی باقی نماند فرزندی که مادر به دلیل نبود اب شیری ندارد که او را تغذیه کند و کودک ازتشنگی و گرسنگی دست و پا میزند. بله کودک شیرخوار اب می نوشد. زمانی که هوا خیلی گرم است یا نوزاد تب دارد در این صورت اشتهایش کم می‌شود و بهتر است در روز چند مرتبه به میزان کم به او آب بدهید تا بدنش دهیدراته نشود یعنی آب بدنش از بین نرود.

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=163849

ثانیا: افاضه فرموده اند سر نوزاد به بدنش چسبیده!!!در صورتی میشود پذیرفت که نوزاد، ناقص الخلقه باشد و نوع خاصی از بیماری در او باشد که افراد بدون گردن به دنیا آمده و مثل پروانه سرشان چسبیده به تنه هست!!! وگرنه هر نوزاد سالمی به تناسب جثه دارای گردن است و قرار نیست بعدا در طول رشد گردنش جوانه بزند!!!و از تنه جدا شود .تنها تفاوت در توانایی نگه داشتن سر است که به طور میانگین و به تناسب جثه نوزادان از پایان ماه اول کم کم شروع به گردن گرفتن و نگه داشتن سر می کنند لذا در حدود 6ماهگی تا  زیادی این امر صورت گرفته و کودک کمابیش قادر به نگه داشتن سر خواهد بود.و گردن به خوبی قابل تمایز است.

نکته دوم: فاصله تیر اندازی حرمله و چرا خود امام (ع) هدف تیر قرار نگرفت؟

اولا: امام وقتی با اهل حرم خداحافظی می کرد متوجه تشنگی بی امان علی اصغر شد زیرا نه مادرش شیر داشت و نه هیچ شتری که آنجا بود، برخی از مقاتل گویند که امیدی به زنده ماندن این بچه نبود چون از شدت گرسنگی و تشنگی دست و پا می زد. شاید امام اندک امیدی داشت که دشمن از سر رحم این بچه را سیراب کنند، شاید هم به خودشان بیایند و عمق جنایتی را که می کنند ببینند، شاید هم برای بیدار شدن برخی از دلها این کودک را میان لشگر دشمن برد.(معالی السبطین،ج 1: 423، محدثی)

بله ایشان به میان  لشگر دشمن رفتند پس دویست متری در کار نیست.

وقتی حضرت میان لشگر دشمن رفت چون شمشیر نکشیده بود، همه می دانستند که الان سر جنگ ندارد و می خواهد چیزی بگوید یا نشان دهد، بعد از اینکه علی اصغر بر دست حضرت بالا رفت و سرش مقداری به عقب افتاد، لشگریان دست و پا زدن این بچه را دیدند و مبهوت ماندند، عمر سعد متوجه بهت لشگر شد و دستور را صادر کرد و از آنجایی که حضرت خیلی به لشگر نزدیک شده بود تا بی امانی بچه را ببینند امکان دارد حرمله 10 متر با حضرت فاصله داشته باشد و او از تیر سه شعبه استفاده کرد که عرض بزرگ تیر سبب اصابت به هدف کوچک شود.

ثانیا: بله دشمن امام (ع) خونخوار و سنگدل است.در ان موقع هم بحث استراتژی جنگ نبود چون فردی که تنها مانده و یارانش کشته شده اند. و هزاران نفر برابرش صف کشیده اند. قطعا کشته خواهد شد.آیاشما بعید می دانید دشمن خونخوار و کینه توزی که برای نشان دادن هر چه بیشتر بغض و دشمنی خود بعد از اتمام چنگ بر بدن امام حسین(ع) و یارانش اسب می تازد و خیمه ها را غارت و آتش می زند ، زنان و کودکان را بی رحمانه کتک می زند در همین راستا برای آزار هر چه بیشتر امام حسین (ع)، نخست فرزند شیرخوار او را را  به قتل برساند.

 

نکته سوم: ایا امام حسین (ع) و یارانشان تشنه بودند ؟پس چرا چاه حفر نشد؟

اولا:مسأله تشنگی امام حسین علیه السلام از مسلمات است و یک مسأله یقینی و قطعی است  تردیدی در آن نیست.

کتاب «الکامل فى التاریخ» نوشته ابن اثیر است که سنی مذهب است و ترجمه شده توسط حسین روحانی پس نمی‌توان گفت که همه مطالب آن صد در صد معتبر است.

اما در مورد کتاب غم نامه کربلا که همان ترجمه لهوف ابن طاووس است و توسط اشتهاردی ترجمه شده معلوم است که ان را خوب مطالعه نکرده اید از لینک زیر دانلود کنید و  صفحات 14-29-63-78 را  مطالعه کنید. که اشاره به تشنه لب شهید شدن امام حسین(ع) دارد.

http://dl.faraghlit.com/Book/lohouf/lohuf-Gham%20Name%20karbala-Motarjem%20Eshtehardi-Faraghlit.com.pdf

کتابهای تاریخی که در مورد تشنگی امام  حسین (ع) در زمان شهادت سحن گفته اند عبارتند از:

کامل الزیارات، 131؛ وسائل الشیعة، 3/282 و 25/278؛ مستدرک الوسائل، 10/237 و 10/239.البدء و التاریخ، 6/11؛ الاخبار الطوال، 258.

 

ثانیا: بر فرض پذیرش این که آب در حد چهار یا پنج متر عمق زمین وجود داشته باشد –- شما صورتی را فرض کنید که تعداد محدودی با خانواده در محاصره شدید و سخت دشمن باشند، دشمنی که از گرفتن آب از نهر جلوگیری می کند طبعاً از حفر چاه نیز به طور جدی تر جلوگیری خواهد نمود، علاوه بر این که زمین کربلا ماسه زار است و کندن آن بسیار سخت و هرچه از آن حفر کنید دوباره پر می شود و این کار بسیار مشکل است.

در عین حال با هر زحمتی هم که بود اصحاب امام (ع) چاه کندند هم چنان که ابن زیاد در نامه اش به عمر سعد به آن اشاره می کند و می گوید: اما بعد، به من خبر رسید که حسین و بچه هایش آب می خورند و چاه حفر نمودند ... زمانی که نامه ام به تو رسید تا می توانی آنها را از کندن چاه ممانعت کن و بر آنها سخت بگیر و اجازه نده که از آب فرات قطره ای بنوشند ...

 

نکته چهارم: اتهام دزدی به شخصیتی چون حسین (ع)

ایا امام حسین(ع) در جنگ ایران شرکت داشتند؟

اولا: آنچه در کتب تاریخ آمده است مصادره اموال کاروان تجاری یزید یک بار توسط امام حسین (ع) انجام گرفت و آن در مسیر راه عراق بود که کاروانی تجارتی از یمن به سوی شام می‏رفت و برای یزید، اجناس قیمتی می‏برد. وقتی امام حسین(ع) در منزلگاه تنعیم به آن کاروان برخورد کرد، کالاهای آن را مصادره کرد تا راه برای وابستگان به یزید، ناامن شود. به افراد کاروان هم فرمود: هر کس بخواهد با ما به عراق بیاید، کرایه کاملش را خواهیم داد و با او رفتار خوب خواهیم داشت و هر کس هم بخواهد جدا شود، کرایه‏اش را تا اینجا می‏پردازیم. برخی جدا شدند، بعضی هم همراه امام آمدند. حضرت با این شیوه هم ضربه اقتصادی به حکومت یزید زد و هم از افراد دشمن، جذب نیرو کرد. (تاریخ طبرى، ج4، ص 289؛ حیاةالامام الحسین، ج3، ص 59؛ کامل، ابن اثیر، ج2، ص 547)

 

اما در رابطه با دلیل و حکمت این کار باید بگوئیم که بعد از عهد شکنی معاویه در اعلام ولایت عهدی فرزندش یزید (که بر خلاف مفاد صلح نامه امام حسن مجتبی و معاویه بود)، امام حسین (ع) حکومت یزید را نامشروع دانسته و وظیفه خود را مخالفت و قیام در برابر آن می دانست و از همان روزهای نخست حکومت یزید حرکت اعتراضی خود را آغاز کردند و به مکه رفتند. بعد از اینکه مأموران یزید در صدد بودند با هتک حرمت مکه و بیت الله آن حضرت را به قتل بر سانند، حج خود را ناتمام گذاشته و مکه را به قصد عراق ترک کردند. در این زمان مبارزه بین امام و مأموران مخفی یزید شروع شده بود. در منزل تنعیم که بعد از مکه در مسیر عراق قرار گرفته است امام در راستای مبارزه خود دستور مصادره اموال کاروان یزید را صادر کردند و با این کار خود عدم مشروعیت یزید را عملاً به همگان اعلام نمودند.

البته لازم است به این نکته هم توجه نمائید که در کتبی همانند "ارشاد"سخنی از مصادره اموال نیست و فقط آمده است که امام در منزل تنعیم شتران این کاروان را اجاره کرده بود.

 

ثانیا:

1. اعتبار یک منبع تاریخی یا روایی به این معنا نیست که تمام مطالب ذکر شده در آن صد در صد قطعی و مورد تأیید است. تاریخ طبری نیز از این قاعده مستثنا نیست. ثانیاً: علاوه بر این، خبر فوق در منابع شیعی وجود ندارد.

2. برخی از راویان، راوی این خبر یعنی علی بن مجاهد را توثیق نمی کنند. یحیی بن معین، یحیی بن ضریس، علی بن حسن هسنجانی دریاره وی می گویند او کذاب و جاعل است.

3. بر فرض صحت خبر شرکت امام حسن و امام حسین (ع) در چنین نبردی؛

الف: آنان اگرچه جزو مخالفان حکومت خلفای سه گانه بودند، اما این بدان معنا نیست که امام علی (ع) و فرزندان و علاقه مندانش از حوادث و رخدادهای جامعه به دور باشند و به قوانین شهروندی پای بند نباشند.

ب: بر فرض صحت چنین خبری، شرکت آنان در این نبرد همراه دیگر نیروهای رزمنده می توانست جنبه فرهنگی داشته باشد؛ یعنی آنان به عنوان سرباز در کنار دیگر نیروهای سپاه اسلام تعدیل کننده نیروهای رزمنده از تعرض های بی جا و بی مورد هنگام ورود به شهرها در برخورد با جان و مال مردم باشند.

ج: در کدام تاریخ ثبت شده است که نیروها و سربازان ایران به دست آن دو امام کشته شده اند.

 

نکته پنجم:ایه خواندن یزید برای بازماندگان کربلا.نظر دختر امام حسین(ع) در مورد یزید.

اولا: انکسی که ایه خواند معاویه نبود بلکه یزید بود. در جهل یاوه  گویان همین بس که فرق یزید و معاویه را نمیدانند اصلا معاویه در زمان شهادت امام حسین(ع) زنده نبود .

در این مورد به پاسخ شخص امام زین العابدین(ع) اکتفا می کنم.

حدیث می‌خوانیم: هنگامی که امام علی بن الحسین ـ علیهم‌السلام ـ را با غل و زنجیر وارد مجلس یزید کردند، یزید رو به امام کرد و آیه سوره شوری را خواند: «ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ» و می‌خواست چنین وانمود کند که مصائب شما خانواده نتیجه اعمال خودتان است و از این طریق زخم زبان بزند، اما امام فوراً کلام او را نفی کرد و فرمود: «کلا ما نزلت هذه فینا، اِنّما نُزلت فینا: «ما اصاب من مصیبةٍ فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبلِ اَنْ نَبْرَأها؛ چنین نیست، این آیه درباره ما نازل نشده است، آن‌چه درباره ما نازل شده است، آیه دیگری است که می‌گوید: هر مصیبتی در زمین یا وجود شما رخ دهد، پیش از آفرینش شما در لوح محفوظ ثبت شده است ( و فلسفه و حکمتی دارد)».

ثانیا:

یزید لعین دختری به نام عاتکه داشت. وی نیز پرسید سکینه دختر امام حسین علیه‏السلام کدام یک از شمایید؟ سکینه فرمود: منم دختر آن کسی که او را در عوض کفّار بدر و حنین کشتید. وای بر تو ما را استهزا می‏کنید و شماتت می‏نمایید. دختر یزید لعین گفت:
من عاتکه دختر یزیدم، صاحب عزّت و دولتم، و اهل حق و دیانتم سکینه علیه‏السلام فرمود: تو کسی هستی که پدر ستمگرت به کشتن آل محمّد صلی الله علیه و آله فخر می‏کند و مادرت نیز تمکین غلام خود را کرد، پس بر تو و بر او لعنت خدا باد!
دختر یزید لعین از این پاسخ گویا سنگ بر دهانش خورد.


نکته ششم: چرا امام حسن(ع) قبام نکردند ولی امام حسین(ع) قیام کردند؟ایا هدف امام حسین (ع) سلطه جویی بود؟

اولا :جواب سوال اول را از لینک زیر مطالعه کنید:

http://hajj.ir/43/12406

ثانیا: اگر هدف امام حسین (ع) سلطه جویی بود جان خود و خانواده اش را فدا نمینمود و با لشگری اندک به جنگ هزاران نفر نمیرفت.

امام حسین ۵ انگیزه مهم از قیام عاشورا داشتند.مهم ترین انگیزه و هدف ایشان حفظ دین بوده که در راس همه امور است.

 

اما در اخر به همه نژاد پرستان دروغگو که سعی در تخریب وجهه قیام عاشورا دارند جمله ای میگویم که امام حسین (ع) فرمود:

(اگر دین ندارید و مسلمان نیستید لااقل آزاده  و جوانمرد باشید.)

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : شبهة عاشوراء , شبهات عاشورا , شبهات عاشوراء , شبهه های عاشورا , شبهة صيام عاشوراء , شبهة صوم عاشوراء , شبهة صيام يوم عاشوراء , شبهة يوم عاشوراء , شبهه در مورد عاشورا , شبهات عاشورایی , شبه عاشورا , شبهات پیرامون عاشورا , شبهات حول عاشوراء , شبهات درباره عاشورا , شبهات درمورد عاشورا , شبهات روز عاشورا , شبهات زیارت عاشورا , شبهات عن عاشوراء , شبهات قیام عاشورا , شبهه در قیام عاشورا , شبهات واقعه عاشورا , , نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 660 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 18:30

می پرسی اگر یزید روزنامه داشت ؟ یزید همین الان هم روزنامه دارد و چه پرتعداد هم دارد. مگر نمی بینی در روزنامه هایش علیه امام حسین علیه السلام (ع) نوشتند: "کشته شدن [؟!] امام حسین (ع) در روز عاشورا نتیجه خشونت طلبی رسول الله (ص)در جنگ بدر بود!"(روزنامه آفتاب و شرق و .....)

 

یزید ماهواره هم دارد. چه پرتعداد.یزید در همین زمانه لشکر هم دارد همان کسانی که روز عاشورا به پایکوبی و رقص می پردازند و به هیئت حسین(ع) حمله میکنند.
 
یزید اینترنت هم دارد . سایت هم دارد. اینستاگرام هم دارد چه پرحجم و چقدر هم مخاطب دارد که لایکش میکنند.
یزیدیان هنوز هم سگبازند ولی دیگر قرمز نمیپوشند رنگ عوض کرده اند سبز میپوشند سبز اموی.
یزید در همین زمانه ابن زیاد و عمر سعد هم دارد.
یاران یزید حرکت امام خسین (ع) را خشونت طلبی و خلاف حقوق بشر میدانند.
و اصحاب حسین را افراطی می نامند.
(اكبر اعلمي در جمع اصلاح طلبان:کابینه امام حسین را هم برای استیضاح به مجلس می کشانم!)
 
 هرچند که حسین را در قتلگاه از قفا سر بریدند. تا امروز که امروز است ، همان یزیدی که روزی به دروغ خود را بر حق نامید و امام زمان را خارجی ، امروز هم باید که زیر پرچم حسین (ع) خود را مخفی کند. مگر پرچم یزید آبرویی هم دارد ؟
 
یزید همو بود که امام بر حق را "خارجی" نامید. و مسلم بن عقیل نایب برحق امام را دشمن خدا و ظالم نامید
با همین رسانه هایش. و مگر حسین (ع) مرده که یزید مرده باشد‌؟ حسین که مصداق ولا تحسبن الذین قاتلوا است، خدایش هم که زنده بود و هست. شیطان یزید هم هنوز هست. یزید امروز را بیاب که تاریخ تکرار میشود.....
 

شمر همان جانباز جنگ صفین بود که تا مرز شهادت هم پیش رفت.ملاک حال فعلی افراد است حتی اگر نخست وزیر زمان امام باشد.

اری حسین زمان که همان امام عصر(عج) است نایبش را به سوی ما فرستاده است.بنگریم در کدامین سو ایستاده ایم.

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : گر یزید روزنامه داشت , یزید , یزیدیان , نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 874 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 18:24

پاسخ شایعه:

 ناموسا تا اخرش بوخون.....

قسمت اول شایعه  (الکی مثلا):

1- بله بیش از 830 نفر در جریان آتش فتنه قطع نخاع شدند.  و لی اینها چه کسانی بودند نصف بیشتر این افراد از نیوری انتظامی بسیج و مردمی بودند که میخواستند جلوی فتنه را بگیرند.

2-  در پرچم بسیاری از کشورها نماد دینی آن کشور استفاده می شود. تقریبا در پرچم اکثریت غریب به اتفاق کشورها هم وجود دارد . در پرچ انگلستان ،سوئد ، نروژ ، سوئد  و بسیاری از کشورها صلیب وجود دارد. در پرچم بسیاری از کشورهای مسلمان مانند ترکیه ، پاکستان ، مالزی و بسیاری دیگر هلال وجود دارد
 در پرچم ایران هم الله و الله اکبر وجود دارد. آیا این عجیب است؟ برای ایرانی ها بالاتر از خدا چه نشانی وجود دارد؟ فردی که این موضوع را عربی می داند  خود را به خواب زده است.

3-  اری درست است شاه ثروت ایران رو به امریکاتقدیم میکرد و  این موضوع را همه ی ما قبول داریم.
اما در مورد کمک به فلسطین و لبنان و غیره... کسی که مسلمان و شیعه است که دلیل این کمک را خوب می داند.کسی هم که ذره ای انسانیت دارد باز هم دلیل این کمکها را میداند. ولی در پاسخ کسی که نه انسان است و نه مسلمان  باید گفت  این کمک ها تو جیه مادی هم دارد:
ردیف بودجه هرچیزی در جایگاه خود قرار دارد ... شما یک زیردریایی می خرید ۱۵۰ میلیون دلار، در مانورها می بینید که بسیار شیک بر روی آب ها حرکت میکنه، وقتی جنگ در خلیج فارس شکل بگیره این زیردریایی از نقطه  ای مورد هدف قرار میگیره که معلوم نمیشه از کجا خورد! اما بجای اینکه شما یک زیردریایی ۱۵۰ میلیون دلاری بخرید، اینجور فکر میکنید که سالی ۱ میلیون دلار به یک گروه چریکی کمک کنید و ..."
 
4- چه کسی گفته سات   که در سایت های معتبر اسم خلیج جعلی عربی رو نوشته اند ؟‌
مشهور ترین نقشه ی جهان نقشه ی گوگل هست  که نام خلیج فارس بر روی ان منتشر شده است
و این موضوع در سازمان ملل نیز مورد قبول می باشد.

5- پرچم ایران فقط یکبار در سوریه و توسط گروههای مسلح ضد بشار اسد اتش زده شد. و در عراق هرگز این اتفاق پیش نیامده است. کسانی که حداقل یکبار به عراق سفر کرده باشند ارادت و محبت مردم عراق نسبت به ایرانی ها را مشاهده نموده اند.تشیع با پرچم داعش نیز دروغی بیش نیست.

6-اری مردم غزه و فلسطین مظلوم اند چون به  خاکشان تجاوز شده و خاکشان را قصب کرده اند.
چه کسی گفته بازی دوستانه انجام ندادنده اند؟؟؟
 این لینک را مشاهده کنید خلاصه بازی دوستانه ایران فلسطین //// ایران 3 - فلسطین 0
http://90tv.ir/video/79154/%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-3-0-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%81%D9%84%D8%B3%D8%B7%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%BE%DB%8C%DA%A9-%D8%B1%DB%8C%D9%88/

7- اری  حکومت اسلامی ایران بر پایه ی عدل است ولی طبیعی است که اشتباهاتی هم صورت میگیرد.
تمام کسانی که مرتکب اختلاص شدند به جز یک مورد در زندان به سر میبرند مثل رحیمی زنجانی و هاشمیاین خود نشانه عدالت است. که در ایران اسلامی هر شخصی هر مقامی هم که داشته باشد از قانون مستثنا نیست

 

قسمت دوم شایعه:(سنگسار)

1. مغلطه های انجام شده در متن ، تلاشیست جهت کوچک شمردن و تلطیف برخی جرایم و گناهان ، که با ذکر مجازاتهایی بی تناسب و بعضا دروغین ، به نتیجه دلخواه در تخریب باورهای دینی برسند .

2. ذکر زنای محصنه تنها به عنوان "اشتباه زن متاهل" ، بیانگر تفکر لاابالی و انحراف اخلاقی نویسنده است .
* زنای زن متاهل نه تنها در ردیف قبیح ترین گناهان کبیره قرار دارد ، بلکه از نظر فطری و وجدانی در تمام ادیان و مکاتب از شنیع ترین رفتارهاست .

hoghogh.porsemani.ir/node/1048

3. بر اساس قوانین اسلام نه تنها زن ، بلکه مرد نیز اگر متاهل بود و زنا كرد باید سنگسار شود که این مورد البته شرایطی نیز دارد .
* سنگسار كردن زناكاران مختص اسلام نیست و در قواعد سایر ادیان نیز بوده است .

www.quran.porsemani.ir/node/4522

4. زن نماد عفت ، ستون خانواده و پرورش دهنده فرزندان و دارای جایگاه مقدس مادریست .
چگونه می توان پذیرفت زنی با داشتن همسر و در نظر گرفتن موارد یاد شده بتواند دامان خود را آلوده کند و کماکان از او دفاع نمود ؟!!

5. هیچ یک از قربانیان اسیدپاشی بی حجاب و بد حجاب نبوده و حتی یکی از آنها از خانواده ایثارگران بوده است .
اسلام آیین اعتدال و رافت است و اتنساب چنین حملاتی به آن جز غرض ورزی علت دیگری ندارد .

www.tabnak.ir/fa/news/444199

6. ریحانه جباری برخلاف ادعاهای انجام شده نه تنها دوشیزه نبوده ، بلکه بنا بر اقاریر صریح خود در مراحل مختلف پرونده ، با رضایت خاطر به منزل مقتول رفته و بحث تجاوز با نشانه های موجود در صحنه جرم کاملا منتفیست ...

www.isna.ir/fa/news/93020301962

7. جایگاه رفیع زن در اسلام موجب شده تا در قانون اساسی جمهوری اسلامی که با تاسی به آیین حیات بخش اسلام تهیه شده است ، حقوق زن مشروحا ذکر گردیده و مورد تکریم واقع گردد .

 

 

قسمت سوم شایعه:(دامادهای سیاسی)
در خصوص مطلب دامادهای سیاسی، ذکر این نکات لازم است:

1. اصل این مطلب از ابتدا تا اواخر آن، به نسبت فامیلی هر فرد با خانواده همسرش می پردازد که نه تنها معنای خاصی ندارد، بلکه شرح واضحات است.
همانطور که کسی بگوید پدر شما داماد پدربزگ مادریتان است! آیا اشکالی دارد؟!!

2. در واقع تمام موارد برای پوشش و آماده سازی ذهنی مخاطب برای دو مورد آخر بیان شده است :
*  تخریب شخصیت شهردار ولایی و متعهد و متخصص تهران
*  تخریب وجهه حدادعادل نماینده خوش فکر، با سواد و متعهد مجلس

3. با تخریب این دونفر و ایجاد انتسابات فامیلی با مقام معظم رهبری، در حقیقت می خواهند شخص رهبری را تخریب کنند .

4. آقای قالیباف مشهدی هستند اما همسرشان نسبت خواهر زادگی با همسر رهبری ندارد .
شهردار شدن ایشان هم موروثی نیست و مرهون تخصص و توان مدیریت بالای ایشان است. چرا که شهردار هر دوره توسط شورای شهر که در هر دوره هم اعضای آن متفاوت است، انتخاب می شود و جالب است بدانید در این دوره شورای شهر تهران اکثریت اصلاح طلب هستند و یکی از رای های آقای قالیباف هم از همین افراد داده شده است!

5. آقای خاوری داماد آقای حداد عادل نیست.

6. انسان متکی به خرد و عقل، بدون سند مطلبی را باور نمیکند، چه برسد به انتشار آن؛ و وای بر روزی که آن مطلب با آبرو و حیثیت افراد بازی کند.

 

قسمت چهارم شایعه (خیانت های ممد دماغ):

برخی  خیانت ها و جنایت های محمدرضاشاه در ایران:

1. حضور 80 هزار مستشار نظامی و اداری امریکا در ایران که بر همه ارگان های کشورمان سلطه داشتند و کسی بدون اجازه انها آب نمی خورد.

2. اعطای حق مصونیت قضائی (کاپیتولاسیون) به مستشاران امریکایی در سال 1343 و تبعید امام به علت مخالفت با فروش استقلال کشور

3. اعطای جزیره بحرین و دویست جزیره زیبای اطراف آن به اربابان انگلیسی توسط شاه، بحرین که چهاردهمین استان کشور ما بود. (1348)

4. غرق بودن شاه، خواهرانش، همسرش فرح و بقیه اعضای خانواده اش در انواع فسادهای اخلاقی به نحوی که در خاطرات هر کدامشان، به روابط افسارگسیخته دیگری اذعان کرده اند. حتی نحوه آشنایی شاه با فرح، زمانی است که فرح بعلت مشکل مالی برای خودفروشی به نزد اردشیر زاهدی (کارچاق کن شاه در این مسائل) می رود و سپس ملکه و شهبانوی! ایران می شود!

5. هفتاد درصد جمعیت کشور بی سواد در سال 57 دستاورد فرهنگی شاهنشاه در ایران بود!

6. تنها 157 هزار دانشجو از جمعیت 35 میلیونی ایران در سال 57 وضعیت سواد دانشگاهیان زمان شاهنشاه! (یک مقایسه ساده کنید با الان 4 میلیون نفر از جمیت 75 میلیونی ایران، مشغول به تحصیل در دانشگاهند و 92 درصد جامعه ایران باسوادند) (جمعیت دو برابر شده اما تعداد محصلان دانشگاهی 25 برابر) 38% وزرا فراماسون، 24% عضو سیا و 21% عضو ساواک!

7. تبدیل ایران به بازار کالاهای بنجل وارداتی غرب و فقدان کارخانه ها و زیرساخت های اقتصادی خودکفا در کشور

8. تورم شدید با نرخ سالانه 40 تا 50 درصد به همراه فساد و ارتشای سراسری و دزدی بلندپایگان و نابرابری در توزیع درامدها

9. سن امید به زندگی 50 سال در دوره شاهنشاه و بیش از 73 سال در ایران کنونی.

10. 75% نخبگان سیاسی کشور تنها از 40خانواده نیرومند و کوتاهی دست توده های مردم و نخبگان غیروابسته از مناصب سیاسی و اقتصادی کشور

11. وجود ترسناک ترین و خطرناک ترین سازمان جاسوسی دنیا در دوره شاه (ساواک) و شکنجه و کشتار هزاران بیگناه و یا با کوچکترین مخالفت و یکی از پلیسی ترین حکومت های جهان علیه حقوق بشر

12. حضور بیش از 200 بهائی در بین مقامات ارشد کشور (بطوریکه از کابینه 12 نفری هویدا 9 نفربهائی بودند: از جمله : خود هویدا،صنیعی وزیرجنگ، خسروانی وزیر کار، شاهقلی وزیر بهداری، روحانی وزیر کشاورزی، پارسای وزیر اموزش و پرورش،) عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه، ثابتی معاون ساواک

13. تبدیل 800 هزار کشاورز ایران به خرده مالکان بی زمین و وارد کننده کالاهای غربی به ایران با اصلاحات ارضی و سایر سیاست های اقتصادی غربی در کشور و تبدیل ایران از کشور صادرکننده گندم به یکی از بزرگترین واردکننده های گندم در جهان

14. شکل گیری اولین حلبی نشین های ایران در شهرهای بزرگ بخصوص تهران از دهه 1340 به بعد و ایجاد اولین کارتن خوابها در تاریخ ایران

15. ایجاد 3000 فاحشه خانه و کاباره در ایران و ده ها محله فاحشه نشین

16. کشتار بیش از 4000 شهید از مردم بیگناه ایران

17. تامین 65% نفت مورد نیاز رژیم غاصب اسرائیل و حمایت مالی، نظامی و تسلیحاتی از این رژیم در جنگهای مختلف علیه فلسطینیان بخصوص جنگ 1967 و 1973 با وجود تحریم دیگر کشورها.

 

بله. هیچ گاه دهن کجی شاه و فرحش به ارزش های اسلامی مردم ایران از جمله شرابخواری و رقص علنی آن دو با کارتر رئیس جمهور امریکا و همسرش در محرم سال 56 را فراموش نخواهیم کرد.

بله هیچ گاه فراموش نخواهیم کرد که آنقدر عقب مانده بودیم که از هندوستان برایمان پزشک می آوردند!

بله. هیچ گاه فراموش نخواهیم کرد برخی مردم ما چقدر زود فراموش میکنند جنایت ها و خیانت ها را و چه ساده از جهل و فراموشکاری و کم حافظه بودن آنها سواستفاده می شود.

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 738 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 20:10

آیا فرزندان آدم و حوا، برادر و خواهر با هم ازدواج کرده‌اند و ما همه با هم برادر و خواهر یا محرم یک دیگر هستیم؟

به صورت اجمال بیان می‌گردد که در این خصوص به صورت عمده سه نظریه وجود دارد:

الف – یک نظریه بر این باور است که چون محرمات الهی به دو منشأ «قبح ذاتی» یا «منع قانونی» که مطابق با شرایط و ملزومات و ضرورت‌ها است بر می‌گردد و ازدواج بین خواهر و برادر از همان ابتدای خلقت «قبح ذاتی» داشته است، پس از اول حرام بوده است. لذا ازدواج اولاد آدم (ع) حتماً باید با موجودات دیگری بوده باشد.

ب – عده‌ای دیگر می‌گویند: خداوند کریم در قرآن فرموده است که همه‌ی شما را از نسل آدم و حوا (ع) خلق کردم و اگر موجود دیگری در وسط بود، قید می‌شد. مضاف بر این که ازدواج بین خواهر و برادر به هیچ وجه قبح ذاتی ندارد. چنان در سابق بین قوم مجوس رواج داشته و هم اکنون نیز روابط جنسی با خانواده‌ی اول (پدر، مادر، خواهر و برادر) در میان بسیاری از مردم، به ویژه در آمریکا و اروپا رایج است. پس، از آن جهت که قوانین محرم و نامحرم را خداوند متعال وضع کرده است، هیچ منعی نداشته که بر اساس شرایط و ملزومات در یک یا چند دوره این ازدواج را جایز نموده باشد و سپس با توجه به عدم لزوم و تغییر شرایط و بر طرف شدن ضرورت‌ها، منع آن را وضع نموده باشد.

ج – برخی دیگر بر این باورند که حضور حضرت آدم و حوا (ع) در بهشت برزخی و قبل از هبوط به زمین به همراه نسل او بوده است، چرا که خداوند متعال به جمع آنان خطاب هبوط فرمود و اگر فقط دو نفر بودند که باید فعل تثنیه به کار می‌رفت و نه جمع:

«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً ...» (البقره – 38)

ترجمه: گفتيم همگى از بهشت پائين رويد ... .

صاحبان این نظریه بر این باورند که رابطه‌ی خواهر و برادری در نسل به شرط حیات مادی و زاد و ولد با ملزومات مادی (رابطه جنسی، ممزوج شدن نطفه و تخمک و پرورش در رحم مادر) ایجاد می‌گردد و در آن بهشت برزخی چنین روابط مادی و ملزومات آن وجود نداشته است، چون بدن و حیات مادی وجود نداشته است.

لذا ممکن است همان‌طور که خداوند متعال به واسطه‌ی حضرت آدم (ع) و به سببیت او حضرت حوا (ع) را خلق نمود و سپس امر به ازدواج کرد و در این ازدواج هیچ منعی هم نبود، عده‌ای را نیز در همان بهشت برزخی به واسطه و سببیت آدم و حوا (ع) خلق نموده باشد، که در این صورت، هم همگان از نسل آدم و حوا (ع) بوده‌اند و هم رابطه‌ی نسبی آنها خواهری و برادری نبوده‌ است و پس از هبوط به زمین و زندگی مادی با یک دیگر ازدواج کرده‌ و از آن پس با لوازم و شرایط مادی (حیات دنیوی) تولید مثل نموده‌اند. الله اعلم

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 953 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:07

چگونگی خواندن نماز جمعه

نماز جمعه دارای دو خطبه و دو رکعت نماز است. در خطبه اول واجب است حمد الاهى، گر چه به هر لفظى که حمد الاهى محسوب شود جایز است، ولى احتیاط مستحب آن است که به لفظ جلاله «اللَّه» باشد و احتیاط واجب آن است که پس از آن به ثناى الاهى بپردازد و سپس به پیغمبر اسلام درود فرستد و واجب است مردم را به تقوا سفارش کند و یک سوره کوچک از قرآن را بخواند. و در خطبه دوم نیز حمد و ثناى الاهى به صورتى که ذکر شد و درود بر پیغمبر اسلام واجب است. و احتیاط واجب آن است که در این خطبه نیز به تقوا سفارش کند و سوره کوچکى از قرآن تلاوت نماید. و احتیاط مستحب و مؤکد آن است که در خطبه دوم پس از درود بر پیغمبر (ص) به ائمه معصومین (ع) نیز درود بفرستد و براى مؤمنان استغفار کند. و بهتر است از خطبه‏هاى منسوب به امیر المؤمنین (ع) یا آنچه از ائمه معصومین (ع) وارد شده انتخاب کند.

 

بعد از تمام شدن خطبه، نماز جمعه خوانده می شود. نماز جمعه مانند صبح دو رکعت است ولى با نماز صبح چند فرق دارد که ذیلًا بیان مى‏شود:

احتیاط آن است که قرائت حمد و سوره در نماز جمعه به جهر یعنى بلند خوانده شود.

مستحبّ است در رکعت اوّل بعد از حمد سوره جمعه و در رکعت دوّم بعد از حمد سوره منافقین خوانده شود.

در نماز جمعه دو قنوت مستحبّ است یکى در رکعت اوّل پیش از رکوع و دوّم در رکعت دوّم بعد از رکوع، و در هر قنوت دعاهایى که در قنوت نمازها خوانده مى‏شود مى‏توان خواند، و بهتر و افضل در دو قنوت نماز جمعه بلکه در قنوت نمازهاى دیگر خواندن کلمات فرج است. از حضرت صادق سلام اللَّه علیه روایت شده است که فرمود: در قنوت رکعت اوّل نماز جمعه بعد از قرائت مى‏گویى: لا اله الا اللَّه الحلیم الکریم ... .

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 937 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:07

نماز آیات دو رکعت است که هر رکعت آن پنج رکوع و دو سجده دارد و اسباب شرعى وجوب آن عبارت است از: کسوف خورشید و خسوف ماه، اگر چه مقدار کمى از آنها گرفته شود؛ زلزله و هر حادثه غیر عادى که باعث ترس بیشتر مردم شود، مانند بادهاى سیاه یا سرخ و یا زرد که غیرعادى باشند؛ تاریکى شدید، فرو رفتن زمین و ریختن کوه، صیحه آسمانى و آتشى که گاهى در آسمان ظاهر مى‏شود، در غیر از کسوف و خسوف و زلزله، باید آن حادثه موجب ترس و وحشت بیشتر مردم شود و حادثه‏اى که ترس آور نباشد و یا موجب ترس و وحشت افراد نادرى شود، اعتبار ندارد.

* روش‌های مختلف خواندن نماز آیات

نماز آیات را به چند صورت مى‏توان، به جا آورد:

صورت اول: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود و باز سر از رکوع بردارد و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود و سپس سر از رکوع بردارد و همین طور ادامه دهد تا یک رکعت پنج رکوعى که قبل از هر رکوعى حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده کند و بعد براى رکعت دوم قیام کند و مانند رکعت اول انجام دهد و دو سجده را بجا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد.

صورت دوم: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و یک آیه (البته احتساب بسم‌الله به عنوان یک آیه خلاف احتیاط است)، از سوره‏اى را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگرى از آن سوره را بخواند و به رکوع رود و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگرى از همان سوره را قرائت کند و همین طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‏اى که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود، سپس رکوع پنجم را بجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، براى رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه‏اى از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همین طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد براى هر رکوعى به یک آیه از سوره‏اى اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند.

صورت سوم: یکى از رکعت‌ها را به یکى از دو صورت و رکعت دیگر را به نحو دیگر بجا آورد.

صورت چهارم: سوره‏اى را که آیه‏اى از آن را در قیام پیش از رکوع اول خوانده، در قیام پیش از رکوع دوم یا سوم یا چهارم تکمیل کند، که در این صورت واجب است، بعد از سر برداشتن از رکوع، سوره حمد را در قیام بعدى اعاده کرده و یک سوره یا آیه‏اى از آن را اگر پیش از رکوع سوم یا چهارم است، قرائت کند و در این صورت واجب است که آن سوره را تا قبل از رکوع پنجم به آخر برساند.

در نماز آیات نباید سوره سجده‌دار را ‌قرائت کرد.

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 610 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:08

1- چرا حج بر مسلمانان واجب شده است؟و فلسفه حج چیست؟

2- حج بر چه کسی واجب است؟و مستطیع چه کسی است؟

3- ایا با توجه به خطرات در عربستان سعودی بهتر نیست حج تعطیل شود؟

 

چرا حج بر مسلمانان واجب شده است؟و فلسفه حج چیست؟

حج گذشته از آثار و ثواب‌های اخروی که دارد، در دنیا نیز دارای آثار فراوان سیاسی، اجتماعی و معنوی است. این آثار و فواید می‌تواند به عنوان فلسفه یا حکمت حج مطرح شود. در روایات و سخنان ائمه (علیهم السلام(اشاره‌های فراوانی به آثار حج شده است. جهت اختصار دو نمونه از این روایات را نقل می‌کنیم.

1- امام علی(علیه السلام) در یکی از خطبه‌های نهج البلاغه به یکی از آثار مهم معنوی حج؛ یعنی فروتنی و از بین رفتن روحیه تکبر اشاره می‌کند. آن‌ حضرت می‌فرماید: آیا مشاهده نمى‌‏کنید که همانا خداوند سبحان، انسان‌‏هاى پیشین از آدم(علیه السلام) تا آیندگان این جهان را با سنگ‏‌هایى در مکّه آزمایش کرد که نه زیان مى‌‌‏رسانند، و نه نفعى دارند، نه مى‌‏بینند، و نه مى‌‏شنوند؟

این سنگ‌‏ها را خانه محترم خود قرار داده و آن‌ را عامل پایدارى مردم گردانید. سپس کعبه را در سنگلاخ‌‏ترین مکان‌‏ها، بى‏‌گیاه‌‏ترین زمین‌‏ها، و کم فاصله‌‏ترین درّه‌‏ها، در میان کوه‏‌هاى خشن، سنگریزه‌‏هاى فراوان، و چشمه‌‏هاى کم آب، و آبادى‌‏هاى از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ‌کدام در آن سرزمین آسایش ندارند. سپس آدم (علیه السلام) و فرزندانش را فرمان داد که به سوى کعبه برگردند، و آن ‌را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلب‏‌ها، به سرعت از میان فلات و دشت‏‌هاى دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه‌‏هاى عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روى آورند، شانه‌‏هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهاى آشفته، و بدن‏‌هاى پر گرد و غبار در حرکت باشند.

لباس‏‌هاى خود را که نشانه شخصیّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نکردن موهاى سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمایشى آشکار است براى پاکسازى و خالص شدن، که خداوند آن ‌را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.

اگر خداوند خانه محترمش، و مکان‌‏هاى انجام مراسم حج را، در میان باغ‌‏ها و نهرها، و سرزمین‌‏هاى سبز و هموار، و پر درخت و میوه، مناطقى آباد و داراى خانه‌‏ها و کاخ‌‏هاى بسیار، و آبادى‌‏هاى به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغات خرّم و پر از گل و گیاه، داراى مناظرى زیبا و پر آب، در وسط باغستانى شادى آفرین، و جادّه‌‏هاى آباد قرار مى‌‏داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبک‌‏تر مى‌‏شد. اگر پایه‌‏ها و بنیان کعبه، و سنگ‏‌هایى که در ساختمان آن به کار رفته از زمرّد سبز، و یاقوت سرخ، و داراى نور و روشنایى بود، دل‌‏ها دیرتر به شک و تردید مى‌‏رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب‏‌ها کمتر اثر مى‌‏گذاشت، و وسوسه‌‏هاى پنهانى او در مردم کارگر نبود. در صورتى که خداوند بندگان خود را با انواع سختى‌‏ها مى‌‏آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت مى‏‌خواند، و به اقسام گرفتارى‌‏ها مبتلا مى‌‏سازد، تا کبر و خود پسندى را از دل‌‏هایشان خارج کند، و به جاى آن فروتنى آورد، و درهاى فضل و رحمتش را به روى‌‏شان بگشاید، و وسائل عفو و بخشش را به آسانى در اختیارشان گذارد. {نهج البلاغة}

2- امام هشتم على بن موسى الرّضا(علیهماالسلام) در جواب از علّت و سرّ تشریع حج می‌فرماید:

الف. علّت به جاى آوردن حج، رفتن به سوى خدا و طلب کردن ثواب بسیار، و پاک شدن از جمیع گناهانی است که از انسان صادر شده است.

ب. حج براى این است که از اشتباهات گذشته توبه کرده و پاک شده و اعمال آینده خود را از سر گیرد؛ چرا که حج موجب آمرزش و کفّاره گناهان گذشته او خواهد بود و مانند فردى است که تازه به حدّ بلوغ رسیده و مکلّف شده باشد.

ج. علّت حج لوازم آن است؛ مانند خرج کردن و به حساب رسیدن اموال و به زحمت و مشقّت انداختن بدن و منع شدن از اعمالى شهوانى و بردن لذّات.

د. تقرّب‏ به پروردگار عزّ و جلّ به سبب عبادات و خضوع و فروتنى، و کشیدن سختی سفر طولانی در میان صحرا و درّه و دشت، در گرما و سرما، میان امن و خوف، در زمانى بس طولانى و پیوسته.

هـ. رسیدن منافع براى جمیع مردم،

و. خواستن حاجت از خدا و ترسیدن از او، و رها کردن و دور شدن از صفت زشت بى‌‏رحمى و سنگدلى و بی‌‌باکى.

ی. از یاد نبردن خدا، و او را فراموش نکردن و از غیر خدا امید بریدن، و به عمل پرداختن، و به حقوق رسیدگى کردن، و جلوگیرى نفس از فسادگرایى.

ط. نفع رساندن یا به منفعت رسیدن کسانى که در شرق یا غرب زمین زندگى مى‏‌کنند، در صحرا یا دریا به سر می‌‌برند، در حجّ شرکت کرده، یا نکرده‌‏‌اند، از تاجر و بازرگان، از واردکننده و فروشنده یا خریدار و مشترى، از کاسب و نیازمند.

 

حج بر چه کسی واجب است؟و مستطیع چه کسی است؟

حج زیارت كردن خانه‌ی خدا و انجام اعمالی است كه در آنجا به جا آورده می شود و در تمام عمر بر كسی كه این شرایط را دارا باشد، یك مرتبه واجب می‌شود و آن شرایط عبارتند از:

1ـ بالغ باشد.

2ـ عاقل و آزاد باشد.

3ـ به واسطه‌ی رفتن به حج مجبور نشود كه كار حرامی را كه اهمیتش در شرع از حج بیشتر است، انجام دهد، یا عمل واجبی را كه از حج مهم تر است ترك نماید.

4ـ مستطیع باشد، بنابراین مستطیع بودن به چند چیز است:

الف) توشه‌ی راه و چیزهایی را كه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است كه در جای خود مفصل گفته شده، و نیز مركب سواری یا مالی كه بتواند آنها را تهیه كند، داشته باشد.

ب) سلامت مزاج و توانایی بر رفتن به مكه و حج.

ج) در راه مانعی از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد، یا انسان بترسد كه در راه جان یا عرض او از بین برود. یا مال او را ببرند، حج بر او واجب نیست، ولی اگر از راه دیگری بتواند برود، اگر چه دورتر باشد در صورتی كه مشقت زیاد نداشته باشد و خیلی غیر متعارف نباشد، باید از آن راه برود.

د) بقدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد.

ه) مخارج كسانی را كه خرجی آنان بر او واجب است، مثل زن و بچه و مخارج كسانی را كه مردم خرجی دادن به آنها را لازم می‌شمارند، داشته باشد.

و)  بعد از برگشتن، كسب، یا زراعت، یا عایدی، ملك، یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد تا مجبور نشود به زحمت زندگی كند.

{توضیح المسائل دوازده مرجع، ج2، م2036}

 

ایا با توجه به خطرات در عربستان سعودی بهتر نیست حج تعطیل شود؟

1-اولين نکته توجه به ضرورت ديني و اهميت و آثار بسيار مهم و سازنده حج در ابعاد فردي و اجتماعي است .

2-  نکته دوم تبيين فني و فقهي موضوع است و توجه به اينکه حج داراي اقسامي است؛ واجب و مستحب و در موارد تزاحم ميان اجراي هريک از اقسام حج با ساير ضرورت ها و مصالح ، حکم هر يک متفاوت است .

3-  بله ممکن است در مواردي به خاطر عناوين ثانويه يا احکام حکومتي ، حج تعطيل شود و ولی‌فقیه‌ می‌تواند بر اساس‌ مصالح‌ اهم اسلام‌ و مسلمین، موقتاً‌ حکم‌ به‌ تعطیل‌ یک‌ حکم‌ شرعی‌ - اعم‌ از عبادی‌ و غیرعبادی‌ - نماید.البته بايد دقت داشت‌ مصلحتی‌ که‌ موجب‌ تعطیل‌ امر عبادی‌ چون‌ حج‌ یا غیرعبادی‌ می‌شود، باید از طريق کارشناختي و تخصصي ثابت شود که از مصلحت‌ موجود در آن‌ امر عبادی‌ یا غیرعبادی‌ مهمتر باشد.


4-  نکته ديگر نگاه تطبيقي و مصداقي به موضوع پرسش است که بايد ببينيم ، آيا مصلحت رفتن به حج علي رغم اينکه مي دانيم دولت سعودي از درآمدهاي ناشي از آن براي ترويج وهابيت و... استفاده مي کند ، با نرفتن به حج و ترک يکي از مهمترين فرايض الهي و آثار متعددي که به دنبال دارد در شرايط کنوني کدام داراي مصلحت مهمتري است ؟ البته با تفکيک ميان حج واجب و مستحب

.
5-  نکته بعدي نقد اين رويکرد است که آيا با تعطيلي حج توسط ايران مي توان جلوي فعاليت هاي وهابيت را گرفت ؟!! يا اينکه بايد از اين موقعيت استفاده نمود و با پربار نمودن حج و برپائي حجي ابراهيمي و تلاش براي بيداري جهان اسلام و... ، به خنثي سازي توطئه هاي دشمنان و گسترش اسلام ناب اقدام کرد ؟

6- مومن، بناي دين خود را بر اساس رأي و نظر شخصي نمي‌گذارد، بلكه بر آنچه از پروردگارش رسيده بنيان مي نهد.

 

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 1111 تاريخ : شنبه 4 مهر 1394 ساعت: 18:00

پاسخ به دو شبهه پیرامون اسلام در شبکه های اجتماعی

شبهه اول:

((میخوام برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش؛؛
تو خونت ، کنار خانوادت هستی که خبر میرسه که به کشورت حمله شده ، و طبق نظر پیامبر و کتاب مقدسشون ، اگه بتونن یه شهر و اشغال کنن ، خواهرت و مادرت و همسرت رو میدزدن و تا آخر عمرشان باید به عنوان کنیز به آنها خدمت کنن و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشد به غلامی و‌بردگی میبرند.
و هر که مخالفت کند سر از تنش جدا میشود البته به دستور خدا ( در قرآن ).چیزی شبیه داعش فکر کن به مردم آذربایجان که مرد هایشان را دسته دسته در زنجیر میکنند و در جلوی چشمان آن ها به همسر و دخترشان تجاوز میکنند و بعد از ارضا شدن ، آن مرد هایی که حاظر به غلامی و بردگی نشدند رو گردن میزنند( تاریخ ایران ج ۳ ص ۳۵۹ ش۱۹۰)
به مهربانو های ۱۵ ساله ی خراسانی فکر کن که به فاحشه خانه های شام بردنشان ، تا قبل از هر حمله لشکریان خدا برای جهاد ، به آن دخترک ها تجاوز کنند برای گرفتن روحیه( تاریخ طبری ، ج ۴ ، ش ۲۴ ص ۱۴)
....( بغضم‌ گرفت ).... فکر کن اگر شهر را بگیرند و اسیر شوی ، اربابت مشغول مالیدن دختر ۹ ساله ایست که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته ،
، و مادرت در حال شستن پاهای اوست و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی ، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند ، و وقتی شهوت اربابت بالا زد ، خواهران هموطنت را میبرن که با او نکاح کند ، و تو صدای ناله های انها را میشنوی.... در زیر بدن یک عرب که از صحابه است....‌ و اون صحابه حتما به بهشت میرود چون جهاد در راه خدا کرده !! و خبر هایی میشنوی از اینکه هم وطنت یعنی بابک خرمدین و هفتاد یارش را مسلمین در راه خدا زنده زنده سوزاندند
یا میشنوی سفید رود را که به خاطر قطع گردن هزاران هم وطنت به رنگ قرمز درامده ( تاریخ ۶۳۰۰ ساله ایران ؛ رابرتن.ون ص ۲۵۰ /// تاریخ طبری ج۴ ص ۳۱۰ )
حال ۲ سوالم را میپرسم ، 
یک :اگر ۱۴۰۰ سال پیش وجود داشتی ، به جنگ این وحشی ها میرفتی یا ترجیح میدادی صدای ناله های خواهرانت را بشنوی؟
دو : اگر تو از شهیدان یا اسیران در راه دفاع از وطن در مقابل حمله مسلمانان بودی ؛ آیا باور میکردی ۱۴۰۰ سال بعد یک عده بگویند ، ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟؟ باز هم میتونی خودت را گول بزنی؟؟؟؟؟ ))

 

شبهه دوم:

((صدا و سیمای ایران بار دیگر هویت ضد ایرانی خود را نشان داد!!!
همیشه در فیلم ها و سریالهای ساخت ایران علی و احمد و صفر و مصطفی و مجتبی و ....چهره ای آرام ,ظاهری موجه , رفتاری کاملا انسانی و نقش مثبت دارند و در عوض نقش منفی داستان به هوشنگ و هرمز و آرش و اشکان و پژمان با چهره ای پلید و ظاهری ناهنجار و رفتاری غیر انسانی محول می گردد!!!
میلیاردها تومان خرج ساخت سریال هایی مانند مختار نامه و ...میشود و فرزندانمان تعداد زنان حرمسرای مختار را میدانند در حالی که نامی از دلاور مردانی چون کوروش و داریوش و بابک و مازیار و آریو برزن و سورنا نشنیده اند !!!
کشت و کشتار و گرسنگی و خیابان خوابی مردم ایران سانسور میشود و مسکوت می ماند اما اگر همین وضعیت در لبنان و فلسطین و عراق و سوریه رخ دهد در بوق و کرنای صدا و سیمای ایران به گوش فلک میرسد !!!
امروز در کمال تاسف و ناباوری با دیدن میزگردی باحضور مجری و کارشناس مذهبی در شبکه جام جم ایران انگشت حیرت به دندان گزیدم و قلبم از این ستیز آشکار به درد آمد!
پرسش مجری:حضور دو فرشته نکیر و منکر چه زمانی خواهد بود و اساسا چه سؤالاتی پرسیده میشود؟!
پاسخ کارشناس(!!!!!!)(که البته مستقیما با پرسش مرتبط بود!!! ):ابتدا توضیح بدم در بهشت زبان تکلم عربی ست یعنی حتی اگر غیر عرب هم وارد بهشت بشود باید عربی صحبت کند!و زبان تکلم در جهنم, عجم است!!!
در این لحظه مجری محترم با شادی دو دستش را به هم سایید و فرمود:آخ جون من عربی بلدم!!!

خدا قوت دلاور مردان عرصه فرهنگ!! نانتان حلالتان!فرهنگ و اصالت و ریشه و زبان مادری را به چند فروختید؟میز و مقام و منصب را گران نخریدید؟!
هر چند دیریست در کشور من نام را به نان فروختن رسم بزرگان شده است!!!
خدایا شنیده بودم بهشتت را با شیر و شراب و حوری تبلیغ میکنی و در ازایش خون طلب می کنی اما نمی دانستم منوی بهشتت عربی ست و اگر عربی ندانم از شیر و شراب و حوری خبری نیست!
خدایا بهشتت ارزانی خودت !من در جهنمی که برایم ساخته ای راحت ترم...))

 

پاسخ شبهه اول:

1. این شبهه سراسر دروغ است و نه تنها استناد تاریخی ندارد بلکه از دلایل عقلانی هم پیروی نکرده است!

2. حکم بردگی تنها مربوط به کافرانی بود که در تهاجم نظامی و با هدف نابودی سرزمین اسلامی شرکت کرده باشند، آنهم با صلاحدید حاکم اسلامی ؛ در حالیکه اگر مسلمانان مغلوب می شدند ، خود و زنانشان در میدان جنگ یا غیر آن به تصاحب لشکر غالب در می آمدند .

3. پس این حکم در چنین زمانی که برده گیری قانون جاری بود، نه تنها شرم آور نبود، بلکه حکمی عادلانه ، قابل دفاع و در جهت رعایت مصلحت جامعه اسلامی و حتی رعایت حال جنگجویان مغلوب بوده و اسلام این اجازه محدود را داد تا مشرکان به حمله بر کشور اسلامی گستاخ نشوند.

 

4. در جلد سوم کتاب تاریخ ایران باستان (صفحه 1955 الی 2723) هیچ اشاره ای به حمله مسلمانان به ایران و داستان خیالی نویسنده نشده است و ادعا کذب می باشد.

 

5. جلد چهارم کتاب تاریخ طبری از صفحه 1226 الی 1658 می باشد!
نه تنها صفحات ادعا شده نادرست است ، بلکه اساسا چنین مطالبی یافت نشد !

 

6. نه کتابی به اسم "تاریخ 6300 ساله ایران" وجود دارد و نه نویسنده ای به نام "رابرتن.ون"! و مطلب کاملا غلط است !

سرگذشت و مرگ بابک خرمدین :

http://www.pasokhgoo.ir/node/3829

 

7. به گواهی تاریخ مردم ایران در برابر مسلمانان مقاومت نکردند و علت اصلی شکست سپاه ایران، همین نارضایتی مردم از حکومت و آیینشان بود. آنان نخواستند بجنگند و حتی گاهی با مسلمانان همکاری می‏ کردند

 

8. پذیرش اسلام اجباری نبود و تا 3 قرن پس از فتح ایران، آتشکده ها در سراسر ایران برپا بود. پیروان زرتشت به تدریج و با اختیار خود به اسلام گرویدند و برخی نیز تا الان بر آیین خود هستند .

 

9. اگر پذیرش فرهنگ و دین بزور شمشیر باشد ، شمشیر مغولان از اعراب تیزتر و برنده تر بود! ایرانیان به این دلایل اسلام را پذیرفتند :
* محتوای اسلام مبنی بر فرهنگ انسان دوستانه، ضد تبعیض ، عدالت محور و سازگار با فطرت انسان
* مشاهده ساده زیستی اصحاب پیامبر (ص) خصوصا امام علی (ع) و عاملان آنها در ایران و قیاس با حکومت اشرافی و جامعه طبقاتی ساسانی.
* عشق و علاقه مردم به اهل بیت(ع)

10. این شبهات از سوی ایرانیان تهیه نشده ، اما آنها که این متنهای کذب را منتشر می کنند باید بدانند که ناخواسته به حیثیت تاریخی و نوامیس کشورشان اهانت می کنند.

 

پاسخ شبهه دوم:

 

1- یکی از انتقاداتی که به اکثر فیلم های سینمایی و سریال های ایرانی وارد است استفاده از اسامی اسلامی برای خدمتکارها و  فقرا  و دوره گردها و قشر سطح پایین جامعه و استفاده از اسامی غیر اسلامی برای شخصیت های سرمایه دار و متشخص می باشد. و نه بالعکس

 

2- عده ای از کارگردانان و هنرمندان  به خاطر عشق به اسلام و شخصیتهای مذهبی امثال فیلم های مختارنامه ، یوسف نبی ، ملک سلیمان و .... تولید میکنند و یا مانند استاد فرشچیان در قالب نقاشی به تصویر میکشند . که مخاطب جهانی هم از انها استقبال میکند.

اما پیشنهاد من به کسانی که رگ ملی گراییشان باد کرده است این است اگر بویی از هنر برده اند به جای ایجاد شبهات و حمله به اسلام و اعتقادات مسلمانان به معرفی مفاخر و تاریخ غنی ایرانی به جهانیان بپردازند و خودشان دست به کار شوند. و دست از بهانه جویی بردارند.سرنوشت این نوع نژاد پرستی همان سرنوشت هیتلر است.

 

3- بله و ظیفه هر ایرانی است که به هموطنان فقیر خود کمک کند و وظیفه هر انسان است که به مظلومان جهان هم کمک کند  کمک به مظلوم در تمامی مذاهب جهان و در تمام نقاط جهان کاری شایسته است.

با این حال اگر فردی نه مسلمان است نه بویی از انسانیت برده حمایت مادی و رسانه ای از فلسطین و لبنان و غیره توجیه مادی نیز دارد.

توجیه مادی این حمایت از زبان دکتر عباسی:

"ردیف بودجه هرچیزی در جایگاه خود قرار دارد ... شما یک زیردریایی می خرید ۱۵۰ میلیون دلار، در مانورها می بینید که بسیار شیک بر روی آب ها حرکت میکنه، وقتی جنگ در خلیج فارس شکل بگیره این زیردریایی از نقطه  ای مورد هدف قرار میگیره که معلوم نمیشه از کجا خورد! اما بجای اینکه شما یک زیردریایی ۱۵۰ میلیون دلاری بخرید، اینجور فکر میکنید که سالی ۱ میلیون دلار به یک گروه چریکی کمک کنید و .....

 

4- و اما سوء استفاده از یک اشتباه رسانه ملی:

یکی از کلیپ‌ها و مطالبی که چندی است در شبکه‌های مجازی مورد توجه قرار گرفته است بخشی از سخنان سیدمرتضی خاتمی خوانساری در برنامه این شب‌ها درباره زبان اهل بهشت و اهل جهنم است. در این کلیپ چنین مطرح می‌شود که «زبان اهل بهشت به زبان عربی است و زبان اهل جهنم، زبان عجم است».

نکته اول: عقیده یک کارشناس عقیده همه مسلمانان نیست.

نکته دوم : شایسته است تلویزیون در دعوت از کارشناسان مذهبی و تاریخی دقت بیشتر به خرج دهد، همچنین مدعوین نیز بیش از پیش در بیان امور اعتقادی و دینی حساسیت به خرج دهند تا ناخودآگاه موجب تشویش اذهان عمومی جامعه و یا دلزدگی از دین نشوند.

نکته سوم: زبان یک راه ارتباطی است و امامان معصوم ما و شخص حضرت علی (ع) و امام زمان (عج)  طبق تاریخ و روایات نه تنها به تمامی زبان ها احاطه داشته اند بلکه به لهجه های و گویش های اقوام مختلف نیز سخن گفته اند.

 

توضیح دقیق تر در این مورد زبان بهشتیان و جهنمیان در لینک زیر:

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930904000517

 

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 937 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:10

مطالب  زیر برگرفته از سخنان حضرت آیت الله سبحانی و حضرت آیت الله صافی میباشد.

 

1- آیا عزاداری برای امام حسین (ع) مرده پرستی است؟

فلسفه عزاداری برای شهیدان راه حق، همان بزرگداشت یاد آنان و حفظ مکتب آنها است; مکتبی که اساس آن را فداکاری در راه دین و تن ندادن به ذلّت و خواری تشکیل می‌دهد. منطق آنان چنین بوده است که «مرگ سرخ به از زندگی ننگین است». آنان برای سربلندی دین خدا و عزّت مؤمنان به شهادت رسیده‌اند. گرامی‌داشت آنان سبب می‌شود که منطق آنها پا برجا بماند و ملت‌ها از آنها درس آموخته و راه آنها را ادامه دهند.

شهید به‌سان شمعی است که می‌سوزد و پیرامون خود را روشن می‌سازد؛ زیرا با ریختن خون و پایان بخشیدن به حیات مادّی، جامعه را از بند بندگی و حکومت ستمگران آزاد می‌سازد. آیا بزرگداشت چنین افرادی از نظر منطق و عقل، کاری نکو و پسندیده نیست؟ جایی که پیامبر برای از دست رفتگان عادی می‌گرید و دیگران نیز ناله سر می‌دهند، آیا جا ندارد که برای احیای مکتب شهادت و تکریم از شهیدان، به مناسبت‌های گوناگون، بزرگداشتی انجام گیرد و مجالس تشکیل شود؟

در میان شهدای راه حق بیشترین مجالس به نام حسین بن علی(ع) ابوالشهدا، رهبر آزادگان، منعقد می‌گردد؛ زیرا او بیش از دیگر شهیدان راه حق، راه و رسم آزاد زیستن و زیر بار ظلم و ستم نرفتن را به جهانیان آموخت. او مرگ شرافتمندانه و جان سپردن زیر ضربات شمشیر دشمن را بر زندگی ذلّت بار برگزید و سرانجام در «بستر شهادت» به لقاء اللّه پیوست.

او دلباخته ایثار و فداکاری در راه اعلای کلمه حق بود، از این جهت با چهرة باز و لبی خندان به استقبال شهادت شتافت.

دشمن دست خود را برای امان دادن به سوی او دراز کرد، ولی او دست رد بر سینه نامحرم زد و امان دشمن را نپذیرفت؛ زیرا می‌دانست که در پذیرش امان، ذلت و خواری و مرگ واقعی است.

اگر شیعه برای امامان معصوم خود عزاداری میکند به مفهوم مرده پرستی نیست بلکه یادآوری و زنده نگه داشتن راه و روش و اهداف و ظلم ستیزی انها است.

این موضوع در مکاتب غیر اسلامی هم وجود دارد و در کشور های مختلف جهان نیز برای بزرگان و مفاخر خود که هزاران سال است مرده اند بزرگداشت و مراسم  برگزار می کنند تا یاد و روش انها از ذهن مردم پاک نشود.

 

2- آیا مذهب شیعه، مذهب اندوه و گریه است؟

مذهب شیعه مذهب حق طلبی و عدالت جویی و جهاد و مبارزه در این راه است و هرگز مذهب گریه و ناله نیست، ولی در عین حال به‌سان پیامبر گرامی و یارانش برای عزیزان از دست رفته متأثر می‌شوند و قلوب آنان از عاطفه به اهل بیت^ موج می‌زند و آثار خود را در زندگی می‌گذارد.

به تعبیری دیگر، سرودن اشعار مذهبی همراه با اظهار عواطف و تأثر، نوعی همدردی و همراهی با شهیدان راه حق است و از این طریق، خواهان حفظ مکتب آنهاست؛ مکتبی که اساس آن را فداکاری در راه دین و تن ندادن به ذلت و خواری تشکیل می‌دهد. اگر این مجالس تعطیل شود و یاد شهدا در هر سال تجدید نگردد، مکتب ایثار و شهادت به فراموشی سپرده می‌شود. شیعیان با برپا کردن مجالس سوگواری در ماه‌های محرم و صفر، منطق حسین بن علی(ع) را که منطق همه شهداست، احیا می‌کنند.

 

3- چرا برای امام حسین(ع) عزاداری می‌کنید، با این که او در بهشت است؟ گریه برای اهل بهشت چه ثمری دارد؟

گریه بر امام حسین(ع) نه به خاطر این است که اکنون در بهشت به سر می‌برد، مسلّماً از این جهت باید خوشحال و شادمان باشیم، گریه ما به خاطر آن ظلم‌ها و ستم‌هایی است که بر وی روا داشته شد و دردانه پیامبر با لب تشنه با 72 تن از یاران و خاندانش در کنار نهر آب جان سپرده است. گریه پیامبر بر عموی خویش حمزه، نه به خاطر این بود که او با فرشتگان همنشین است، بلکه به خاطر ستم ددمنشانه‌ای است که بر او روا داشته بودند و هند جگرخوار، همسر ابوسفیان دستور داده بود شکم او را پاره کنند و جگرش را بیرون آورند تا به دندان خویش آن را بساید.

 

4-عزاداری‌ و روزهایی از سال را سیاه‌پوشیدن و غمگین‌بودن آن هم به خاطر این‌که یک انسان خبیث در 1400 سال پیش، انسان خوبی را کشته و دیگر موضوع تمام شده است چه فایده‌ای دارد؟ امثال این واقعه بارها در تاریخ اتفاق افتاده است. آیا این همه اوقات خود را صرف عزاداری‌کردن‌ بی‌خردانه نیست؟ آیا حرف اهل سنّت که می‌گویند: «شیعیان مرده‌پرست هستند» درست نیست؟ آیا با سر و سینه‌زدن و راه‌اندازی دسته و هیئت، امام حسین زنده می‌شود؟

ما اگر به این حادثه از چشم مقاصد و معانی بلند آن و مراتب عالی و مقامات ملکوتی انبیاء و اولیاء و درجات قُرب آنها به خداوند متعال نگاه کنیم و سخن بگوییم، باید مخاطبان آن مطالب کسانی باشند که یا ملائکه ملأ اعلی باشند و یا اگر ابناء بشرند هم‌ردیف و هم‌طراز آنها باشند، حضرت امام حسین علیه‌السلام را در عالی‌ترین مرتبه‌ی امامت که مثل حضرت ابراهیم خلیل علیه‌السلام پس از طیّ آن مقامات و درجات عالیه به آن نائل گردید بشناسیم و امام را در همان جایگاهی معرّفی کنیم که پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله او را به آن معرّفی نمود و خود با همین پایگاه بی‌مانند عاشورایی، اوج عظمت وجود خود را به جهانیان نشان داد و موقفی را اتّخاذ فرمود که صعود و پرواز به آن جز با بال‌های روح‌الأمینی و برتر میسر نیست.
شما می‌گویی: یک انسان خبیثی یک انسان خوبی را کشته، و سنّی مذهب‌ها را به نداشتن معرفت به عظمت خاندان پیغمبر صلی‌الله علیه و آله تا این حد متّهم می‌کنی! این‌که انسان خبیث، انسان خوب را می‌کُشد امری عادی است و بوده است.
در این حادثه، جایگاه شمر و ابن زیاد، سنان بن انس و یزید که حسین بن علی سبط پیغمبر و سیّد جوانان اهل بهشت را می‌کشند عنوان خبیث بر آنها به قدری کم معنی است که اگر خباثت همه خبیث‌ها را به یک نفر بدهند باز هم برای او کم است و عنوان انسان خوب بر حسین علیه‌السلام - کسی که جامع همه خوبی‌ها و کمالات انسانی و انسان اشرف و اجلّ و اکرم و اعز و اولی به خدا و پیغمبر است- عنوانی عادی و بسیار کم‌بها است.
شیعه، مرده‌پرست نیست. شیعه، زنده و زنده‌پرور است، چنان‌که تجلیل قرآن از انبیا، از ابراهیم و موسی و عیسی و صفا و مروه و حجر و مقام و بیت مرده‌پرستی نیست.
شیعه در تجلیل از حسین علیه‌السلام، از قرآن کریم و وحی الهی الهام گرفته و به هدایت‌ آن عمل می‌کند که آنها (مردگان) را بستایید و به هدایت آنها هدایت یابید؛ أُولئِکَ الَّذینَ هَدَى اللهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ. (سوره انعام، آیه190)
این موضوع تمام نمی‌شود، چنان‌که اسم ابراهیم و ملّت ابراهیم و مقام ابراهیم و اسم موسی و عیسی و روزها و یاد مواقف و مقامات آنها تمام نمی‌شود.
این برنامه‌ها، این سینه‌زدن‌ها و عزاداری‌ها اعلام وجود و نفی شرک، نفی استکبار، نفی استحقار و استضعاف است. این برنامه‌ها مثل اذان است، مثل أشهد أن لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله است. مرده‌پرستی نیست. شما می‌گویید چی زنده می‌شود؟ این‌ها اگر نبود، همه چیز مُرده بود. این‌ها رمز حیات است، حفظ سابقه است، حفظ هویّت است و میراث بزرگ فرهنگی است.

 

4- در جایی خواندم وقتی یک شخص غربی، در عزاداری شیعیان برای امام حسین، شرکت کرد از یکی از شیعیان پرسیده بود: «چه کسی این امام را کشته است؛ مسیحیان یا یهودیان؟» که وقتی با جواب منفی روبرو و متوجه شده بود که توسّط مسلمانان در 1400 سال قبل کشته شده است، متعجّبانه گفته بود: «خودتان طرف را کشته‌اید، بعد خودتان دارید برایش عزاداری می‌کنید؟ این کارهای شما و صدمه‌زدن به خودتان و کار و زندگی را رهاکردن بعد از 1400 سال چه فایده‌ای برای او دارد؟ و به چه درد شما می‌خورد؟» بفرمایید واقعاً فایده‌ی این همه عزاداری و کار را رهاکردن، برای ما و برای امام حسین چیست؟

این منطق و گفتاری که نقل کرده‌اید، از بی‌سوادی سازنده‌ی ساختگی این گفت و شنودها حکایت دارد و به قدری سطح این سخنان پایین و پایین است که انسان نمی‌داند چه بگوید! بسیار جاهلانه و عوامانه است.
امام نه در نبرد با مسیحیان و نه یهودیان و نه اهل مذاهب دیگر کشته شد. امام، آن وجود مجسّم حق‌خواهی و حق‌پرستی و ستم‌ستیزی و عدالت‌خواهی در نبرد بین حق و باطل و عدالت و ظلم و علم و جهل کشته شد.
او در میدان «إنّی لا أرى الموتَ إلّا سعادةً والحیاةَ مع الظالمین إلّا بَرَماً» و در راه نجات مستضعفان و احیاء دین کشته شد.
با تأسف فراوان تمام آن واقعه‌ی بزرگ و تاریخی و آن همه افتخارات و مواقف بزرگ که ایستادن و ایستادگی بر هر یک آنها کار نامدارترین رجال تاریخ است را در این خلاصه می‌کنید که مرد خبیثی، مرد خوبی را کشته است و به واقعه‌ای که امثال و نظائر آن همیشه و همواره اتفاق می‌افتد تشبیه می‌کنید؛ نه سوابق این حادثه را می‌گویید و نه آن مرد خبیث را می‌شناسانید و نه آن مرد خوب را تعریف می‌کنید؛ نه از حَسَب و نَسَبَش، نه از اخلاق و رفتار و سیره‌اش و نه از مسئولیت‌های بزرگی که مثل او بر عهده دارد می‌گویید!
چنان وانمود می‌کنید که شخصی عادی، زیدی را کشته و دعوایی شخصی بوده و طرفین دعوا به جان هم افتادند و این هزار و چهارصد سال پیش که نه، اگر دیروز و همین امروز چنین شخصی عادی کشته شود، عزاداری و این همه برنامه‌های وسیع و مجالس سخنرانی و ... برایش بیجا است.
نقل‌کننده‌ی این سؤال و جواب، اگر مغرض نیست، علل حادثه، رجال حادثه، سوابق یزید و بنی‌امیّه و دشمنی آنها با اسلام و جنایات بزرگ آنها را برای آن فرد غربی می‌گفت تا تصدیق کند که این حادثه که یک‌هزار و چهارصد سال پیش اتفاق افتاده، اگر چهارصد هزار قرن پیش هم اتفاق افتاده بود باید آن را بازگو کرد و به همه نسل‌ها رسانید.
این، مکتب است، مدرسه است، هویّت عالی و متعالی بشر است. تکریم انسان‌های والا و حق‌پرست است.
پهلوان این قیام و اقدام، فرد عادی نیست. آسمان، زمین، کهکشان‌ها و عرش و کرسی است. امام حسین علیه‌السلام است. او بود و خودش بود و تاریخ برای او همتا و هم‌طراز نشان نمی‌دهد.
یک آدم خوب همیشه هست و افرادش در کوچه و بازار بسیار و بی‌شمارند امّا کسی از آنها امام حسین علیه‌السلام نیست.
او فرد یگانه بشر است. باید فراموش نشود، باید درسش و مکتبش همیشه مطرح باشد. امام حسین علیه‌السلام به عزاداری ما نیازمند نیست بلکه ما به او نیازمندیم.
ما به معرفت راه او و رفتن در راه و احیاء مکتب او نیاز داریم. می‌خواهیم باشیم، می‌خواهیم با شرافت زندگی کنیم، می‌خواهیم ذلیل نباشم و در مقابل طواغیت و گردنکشان و متکبران سر خضوع و ذلّت فرود نیاوریم.
این عزاداری‌ها همه‌اش فائده است. همه‌اش انسان‌ساز است. عزاداری‌ها و مراسم عاشورا را هدف اعتراض قرار دادن، هدف قراردادن قرآن و عترت و همه انبیا و همه خوبی‌هاست.
مسأله، عظیم‌تر از این حرف‌هایی است که می‌گوییم. امام حسین علیه‌السلام شهید فضیلت و حقیقت در طول تاریخ است. او شهید دیروز نبود؛ او شهید همیشه جاودان است که به همه بشریت راه خوب‌زندگی‌کردن را آموخت. او الگو و اسوه برای همه آزادی‌خواهان جهان است. بلی، ‌حسین علیه‌السلام امام و رهبر همه آزادمردان در طول تاریخ است.
این است که حسین علیه‌السلام همیشه زنده است و مردمی که با حسین علیه‌السلام باشند، همیشه زنده و سرافراز و سربلند هستند.

سلام الله علیک یا مولای یا ابا عبدالله روحی و ارواح العالمین لک الفداء.

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : پ, نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 1079 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:10